خاطرات

بدم می آید!
بدم می آید از روزهای اول سال. از تعطیلی چند روزه ای که تهران نشینان را برمیگرداند شهرستان و قاطی آنها “سرداران دمپائی پوش” هم نزول اجلال می کنند به شهر آبا و اجدادی که طبق قرار نانوشته ی هرسال، جمع شوند در مسجد قدیمی ای که پاتوق مشترک نسل ما و آن هاست.
“سرداران دمپائی پوش” تعبیر یکی از بچه رزمنده هاست از آن قِسم اهل ادعا که لباس زرم به تن داشتند ولی در همه ی سال های جنگ و حتی در بحرانی ترین روزها، از “باشگاه گلف اهواز” جلوتر نرفتند و از همان عقبه، جنگ را و جنگاوران را “مدیریت” کردند و امروز کلی “خاطره” بارشان است و انگار از اول روز خاطره گو به دنیا آمده اند و مشیت پروردگار بر این بوده که این ها را “نگه” دارد تا خاطرات جنگ از اذهان “پاک” نشود! قدرتی ِ خدا در همراهی با همه ی شهدا و جانبازان و گردان ها و لشگرها خاطره دارند و “مــــا” را که می بینند فرت و فرت خاطره تراوش می کند از ذهن شان و لابد “مــــا” در نظر “ایشان” هنوز همان بچه های چهار پنج ساله ی دهه ی شصتیم، که تا دیدیمشان باید بدوئیم جلوی و “عمو” صدایشان کنیم و آن ها نگاه مان کنند از سر “حسرت” و یادشان بیفتد که با پدرهامان چه خاطره ها که نداشتند و شروع به ذکر خاطرات کنند و برای اطرافیانی که دوره ایستاده اند قمپز در کنند که: “شما چه می دانید (علــــی) کی بود!” و باد به غبغب بیاندازند که بعله! ما با فلانی هم همسنگر بوده ایم و مثل منی که می داند، جناب ایشان در طول هشت سال “دفاع مقدس” حتی یک بار هم از نزدیک صدای انفجار گلوله توپ یا حتی “خمپاره۶۰” را نشنیده، روز عیدی خون خونم را بخورد که این “قلندران بیژامه پوش” کی خاطراتشان ته خواهد کشید؟

دیدگاه‌ها

  1. فدائی رهبر

    بسم الله
    سلام
    اولین نظرمان را در سال ۹۱ از خودمان در میکنیم.
    این خاطرات وقتی تمام میشود که نسل جدید انقلاب بخواهند خودشان خاطره ساز شوند.تا زمانی که نسل سوم و چهارم انقلاب چشمشان به دستهای نسل اول باشد این اش و این کاسه همیشه جاری خواهد بود.وقتی که نسل سوم بنیشیند و تماشاگر باشد خب معلوم است که یک عده می آیند و از کارهای نکرده و از خاطرات نداشته دم بزنند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.