اتوبوس آمده بود دنبالمان. چند سالیست -یعنی دقیقا از وقتی که ترمینالِ متمرکز شهر ساخته و به بهره رسیده است- رسم بر این شده که حاجیها را از توقفگاهی که مخصوص بدرقه و استقبال سفرهای زیارتیست سوار کنیم و برگشتنی، برگردیم همانجا و مردم نکوبند کلی راه بیایند تا فرودگاه و تا کجا برای استقبال …
شب جمعه حتا اگر در مکه و چند صد متری کعبه هم که باشی باز دلت هوای دلبر میکند و مرغ خیالت پر میکشد تا کربلا. ای نماز ما به خاکت مبتلا و عجبا که مغناطیس عشق حسین، همه را و همه جا را تحت جذبه خود دارد.
بعد از پرواز پر کش و قوس و فراز و فرود و سقوطی که ما را به هر والذاریاتی بود رسانید به فرودگاه مدینه و طی تشریفات گمرکی، یکی دو ساعتی طول کشید تا برسیم هتل. یکی دو ساعت مانده به غروب. بیخوابی شب قبل و دوندگی در فرودگاههای مبدأ و مقصد و البته حین …