گفته بود «فکر کن یکی از بزرگترهای فامیل، مهمان رودربایستیدار برایش آمده و دور و بریهای نزدیکش هرکدام یک سمتند و کسی دم پَرش نیست که دست کمک بهش برساند و فکر کرده حالا که فلانی و فلانی و فلانی نیستند، میتواند روی تو حساب کند. و یا چون فلانی و فلانی و فلانی نیستند، …
ما اهالی خوی – و شاید باقی شهرهای آذری زبان- جمع و جور و امن و غیرقابل نفوذ و محصور بودنِ خانه را به قوطی کبریت مثال میزنیم. مثلا اگر بخواهیم بگوئیم دیوارهای خانهمان آنقدر بلند است که دزد نمیتواند قلاب بگیرد و بپرد داخلش یا بگوئیم چفت و بست درب و پنجرههای خانهمان محکمند …
قبلتر گفته بودم که هتلِ سیزده طبقهای که در آن مستقریم و در المعابده است و نزدیک حرم، سه کاروان از اردبیل دارد و یک کاروان از ارومیه و یک کاروان که ما باشیم و از خوی. اردبیلیها اولین گروه بازگشتی به ایران بودند و باید بلافاصله و قبل از برقراری مجدد سرویس اتوبوسهای شهری …