مُؤتزِراً کَفَنى…

یا ایها العزیز
در آن وقت ِ نمی دانم کِی
وقتی که بیائی
وقتی طبیعت به پاس آمدنت، به نشئه‌ی سرشت طبیعی اش حلول کند
وقتی سرانگشتان معجزه‌گر موعودی موجود، به ایجازی دوباره اعجاز کند
وقتی زمین گنج‌های نهانش را به پای کنز عظیم خلقت بریزد؛
دیدنی ست آن لحظه که
منتظرانت – آن‌ها که در غم نبودنت، تاب دنیا نیاوردند و رخ و در نقاب خاک کشیدند –
نفخه‌ی صور آمدنت را بشنوند و در کفن پیچیده سر ز ِ خاک برآرند و گره از کفن گشایند و شمشیر و نیزه و سپر به حمایت از تو حمایل کنند
و دنیا ببیند معجزه‌ی عیسوی مرد موعود را که گره از بند کفن‌ها به وفای “عهد” چهل صباح بسته شده، چه‌سان آسان گشاده می‌شود
و بیا به حسرت و شوق، دعا کنیم که آن روز ِ فیروز، غباری شویم در غوغای خیل شهیدانی که به یُمن ظهورش رجوع می‌کنند…
إِنَّهُمْ یَرَ‌وْنَهُ بَعِیدا. وَ نَرَ‌اهُ قَرِ‌یبا..

دیدگاه‌ها

  1. فدائي اسلام

    بسم الله
    تاب بنفشه می دهد طره ی مشک سای تو
    پرده ی غنچه میدرد خنده ی دلگشای تو

    من که ملول گشتمی از نفس فرشتگان
    قال و مقال عالمی میکشم از برای تو

    دولت عشق بین که چون از سر فقر و افتخار
    گوشه ی تاج سلطنت میشکند گدای تو

  2. برادر عمار

    هوالحق
    راستی این همه فریاد و دعا و استغاثه برای امدنش راستی این همه عشق این همه محبت باز برای امدنش اما … چرا و چرا
    تو خورشیدی و من شبنم چه سازم
    نه تـاب دوری و نه تاب دیــدار
    سـری داریـم و سـودای غـم تـو
    پـری داریـم و پــروای غم تـو
    غمت از هر چه شادی دلگشاتـر
    دلـی داریـم و دریــای غم تـو
    یاعلی

  3. سجاد

    سپیده خواهـــد آمــد, یاس نرگس خـواهــد آمــد
    گــر تــکــانی بدهیم بر دلمـــان, مهدی صاحب زمان خــواهــد آمــد..

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.