آخرین پدیدههای هنری در غرب، آپارت و پاپارت هستند. خودشان این اسمها را گذاشتهاند. آپارت از اُپتیک است، یعنی اُپتیک آرت و فقط به بازیهای بصری ختم میشود؛ بازیهای چشم، آنهم فقط در حد فیزیک چشم، در حد قوهی باصری ظاهری ما و مشخصاتی که دارد. یعنی با توجه به مشخصات فیزیکی چشم، بازیهای بصری …
الهی؛ تو را به شرف قدس و شراقت مسجدالاقصی و برکتی که در حول آن قرار دادهای ما را اسباب برچیدن فساد قوم یهود از ارض مقدس فلسطین قرار بده. آنسان که در کتاب مبین و محکمت فرمودی: فَإِذا جاءَ وَعدُ أولاهُما بَعَثنا عَلَیکُم عِبادًا لَنا أُولی بَأسٍ شَدیدٍ فَجاسوا خِلالَ الدِّیارِ وَ کانَ وَعدًا …
آقای گاورمنت که از مرکز قدم رنجه کردهبود برای استماع نظرات اولیای مقابر شهداء استدلال میفرمود که: بیائید راضی شوید به استفاده از سنگ گرانیت در مزار که امتحان پس دادهاست و مقاوم است و نمیشکند و تا پنجاه سال گارانتی دارد و معلوم نیست فردا روز کسی باشد که حاضر شود خرج مزار شهداء …
در تهاجم فرهنگى به شما نمىگویند انتخاب کن، بلکه شما را مىخوابانند، دست و پایتان را مىگیرند و مادّهاى را که نمىدانید چیست و نمىدانید براى شما مفید است یا نه، با آمپول به شما تزریق مىکنند. البته دنیاى غرب نگذاشت ما حس کنیم که دست و پایمان را گرفتهاند و به ما تزریق مىکنند؛ …
سی سال ِ پیش، “پدری” که تو باشی آستین همت بالا زدی و کاری کردی کارستان و برای “خـوی” که تا آنروز شهدایش هرکدام در یک گوشه از شهر آرام میگرفتند، آرامگاه اختصاصی بنا کردی و حتی از “عموحسن” شنیدهام که قبر چهارم از ردیف اول مزار شهدای شهر را به دست خود کندی و …
پای راستش قبلتر از خودش به بهشت بازشده و جایش یک ساق پای راست ِ مصنوعی روئیده. روی پای عاریتی نمیتواند بایستد و خم و راست شود و لاجرم وقت ادای فریضه، مینشیند و پروتزش که مثل فلش جهت نمائی دراز به دراز سمت قبله را نشانه رفته در میآورد و به نماز میایستد. با …
از مصطفای چمران تا مصطفای احمدیروشن سی سال فاصله بود. مصطفای عارف ِ مسلح که شهید شاخص سال شصت بود و مصطفای دانشمند ِ عاشق که ذبیح عظیم سال نود. که هر دو زیر ظل ِ عَلَم عِلم قد برافراشته بودند و عِلم ِ عمل به عشق را در فیزیک ِ قوهی مستتر بین ذرههای …
اما در پایان جنگ، هنگامی که دیوارنوشتهی بزرگ کنار سینما”بهمنِ” میدان انقلاب را پاک میکردند تا جملهی “ما شریک غم همهی مظلومان تاریخ هستیم” بهجای “ما بر ظلم میتازیم و از مظلوم دفاع میکنیم” بنشیند، تصور کردیم که زمانهی دیگری آغاز شدهاست. زمانهای که بناست چراغی که به خانه رواست، به مسجد حرام باشد. یعنی …
آقا ما نخواهیم قبور شهدا را سر و سامان دهید و دست از سر ما و مزار شهدایمان و خاطرات سالها و روزها و شبهایمان بردارید، برویم که را ببینیم؟ ما نخواهیم کسی، بنیادی، متولی شهید و شهادتی یا هر ننه قمر دیگری، یکسان سازی نکند مزار خاطرات ما را خدمت کدامتان عارض شویم؟ ما …
هر سال وقتی تلهویزیون پر میشود از تصویر مسجد جامع و نماز شکر و صدای ماندگار مجری رادیو که میگوید: «شنوندگان عزیز! توجه فرمائید… شنوندگان عزیز! توجه فرمائید… خونینشهر! شهر ِ خون؛ آزاد شد…» من یاد تصویر نادیده و روایت شده ای از مردی میافتم که وقتی خبر را شنید، آنقدر خوشحال و خرّم شد …
