اِقرَ‌أ كِتابَك

اقلن به آداب ظاهری روزه پای‌بند باشید!

تصمیم بگیرید در این سی روز ماه مبارک رمضان مراقب زبان، چشم، گوش، و همه اعضا و جوارح خود باشید و دائما متوجه باشید این عملی که می‌خواهید انجام دهید این سخنی که می‌خواهید بر زبان آورید این مطلبی که دارید استماع می‌کنید از نظر شرع چه حکمی دارد؟ این آداب اولی و ظاهری صوم …

رساله‌ی تصدیق

اسمم توی لیست افسری بود که می‌گفتند محال است کسی را زیر پنج بار “قبول” کند. و آنقدر سخت‌گیر است که آزمون خانم‌ها را نمی‌دهند دست او و کار کسی که امتحانش را او بگیرد با کرام‌الکاتبین است و … حالا افسر سخت‌گیر آزمون که بلیط ما به نام او در آمده‌بود، ایستاده بود زیر …

جـــان

سه فرسخِ دیگر، حدودِ بیست تا داریم تا دلیجان. دروازه‌ی تهِ شهر ِ دلیجان، غذاخوریِ بچه‌های گاراژ ماست؛ غذاخوری خلیل. به خاطر گلِ روی شما، دروازه‌ی سر ِ شهر ِ دلیجان می‌ایستیم. مال باقیِ گاراژهاست و با من صنمی ندارند. دیگر کسی سلام و علیک نمی‌کند. دلیجان کمر ِ راه اصفهان را می‌شکند… اسم قشنگی …

رگ و پِی

این‌همه کتاب چیدم توی قفسه‌ی اتاقِ پشتیِ بالاخانه که بخوانم و آدم‌تان کنم، هیچ چیزی نشدید… یکی افیونی شد، یکی نعش شد، یکی بی‌مرام شد… کتابِ تو قفسه، فایده ندارد… کتاب باید برود توی رگ و پیِ این عمارت، بل‌که آدم شوید… – – – – – – – – قیدار. رضای امیرخانی.

شریک غم همه‌ی مظلومان

اما در پایان جنگ، هنگامی که دیوارنوشته‌ی بزرگ کنار سینما”بهمنِ” میدان انقلاب را پاک می‌کردند تا جمله‌ی “ما شریک غم همه‌ی مظلومان تاریخ هستیم” به‌جای “ما بر ظلم می‌تازیم و از مظلوم دفاع می‌کنیم” بنشیند، تصور کردیم که زمانه‌ی دیگری آغاز شده‌است. زمانه‌ای که بناست چراغی که به خانه رواست، به مسجد حرام باشد. یعنی …

اندر آفرینش شیر

شیر از همه‌ی ددان بــِه نیروتر و قوی‌تر است، و از هیچ حیوان نیندیشد و تنها رود و با هیچ جانور همراهی نکند و از بزرگ‌منشی که باشد، چون شکار کند آن قدر که سیر شود بخورد و باقی بگذارد و باز بدو نگردد و کودک و زن را نشکرد و در شب چون روشنائی …

علمِ عالی!

روزی از امام شنیدم که: “ فقیه خیال می‌کند که غیر از فقه، علم دیگری در عالم با ارزش نیست. فیلسوف هم گمان می‌کند فلسفه والاترین علم است. عارف هم همین گمان را دارد! و این به خاطر این است که تهذیب نفس به‌طور کامل صورت نگرفته‌ است. وگرنه هیچ کدام چنین گمانی نداشتند. ورود …

قوطی‌های قاطی

پدربزرگ دستم را گرفته‌بود و برده‌بود تا پای ایوان که مادربزرگ حرف‌هایمان را نشنود. برایم تعریف کرد که مادربزرگ چطور، قرص‌های صبح را ریخته توی قوطی قرص‌های شب و قرص‌های قوطی ظهر را تقسیم کره بین کشوهای خانه و جای‌شان را با آب‌نبات‌های فله‌ای ِ توی گنجه پـُر کرده‌است. پدربزرگ گفت: «کار ِ خانم از …

قرن روح‌الله

امام‌خمینی پیامبر تازه ای نبود، اما او از یادآوران بود. از مخاطبان (انت مُذَکّر) که عهد فطری مردمان با خداوند را به آنان یاد آوری کرد، و پس چند قرن که از هبوط بشر در مصداق جمع کلی می‌گذشت، چون اسلاف خویش؛ ابراهیم و اسماعیل و محمد (صلی‌الله‌علیهم) عصر دیگری از دینداری را آغاز کرد. …

آخرین تجلی ذوالفقار

هیچ پیام‌بری برای تعلیم شمشیر نیامد؛ پیام‌بران آمدند تا ذائقه‌ی بشر را با یاس آشنا کنند. پیام‌بران برای تکثیر تبسم و تداوم نسترن آمدند. پیام‌بران آمدند تا ما آب‌یاری اشراق را بیاموزیم و آبش آفتاب را یاد بگیریم. ذوالفقار، پاس‌بان حرمت گل‌ها و خون‌هاست. ذوالفقار، شمشیر نیست، آیینه است. ذوالفقار اشکی است که الماس‌های جهان …