آیه

و ان عُدتُم عُدنا!

با سگ خبیثِ نحسِ نجسِ هاری که جز زور نمی‌فهمد به‌ترین زبان مکالمه، نشاندن مشت پولادین است و داغ و درفش در صورت کریهش. الغرض، دی‌روز که حضرت آقا فرمودند لازمست کرانه‌ی غربی و اراضی حول و حوش قدس شریف هم مثل غزه مسلح شوند، بارقه‌ی امید در دل‌مان روئیده که انبارهای سلاح مقاومت در …

خیبر خیبر یا صهیون!

صهاینه علیهم لعنت الله و الخلق اجمعین در چهارمین نوبتِ جنگِ نیابتی‌ای که راه انداخته‌اند، طعم تلخ ذلت و شکست را چشیدند. عبرت از جنگ سی و سه روزه، بیست و دو روزه، هشت روزه کافی بود که فهم ناقص‌شان نگذارد در گرداب جنگ چهارم گرفتار نشوند که شدند. و فی‌الحال در سایه‌ی حاشیه‌ی امنی …

آن شب قدر که این تازه براتم دادند…

و کاش همه شب تا سحر و تا خودِ خودِ مطلع فجر لیله‌ی قدر بود و تو بودی و دوستانت و ما غرق در بحر بی‌حد عنایتش مشغول به صید مروارید ذکر علی و اولادش تا خودِ خودِ سپیده دمان… یعنی مباد شبی بی تو بگذرد عمرم و یعنی وصال آئینه‌ای جز تو ندارد و …

ترتیل

تمام دل‌خوشی پیرمرد، پسرکِ هفت هشت ساله‌اش است که خدا هم‌این چند سال پیش و در روزهای پیرسالیش به او داده تا تمامِ همتِ پیرمرد صرف تمام دل‌خوشی‌اش شود و شهره‌ی شهر که سید سر پیری معرکه گیری‌اش گرفته… . آن‌چنان که تو فکر کن او جوانیست بیست سی ساله و سرحال و با حوصله …

سال‌گــــــــرد

و مثل برق و باد در روزهائی که دیگر سنگینی تو را نداشت سی‌صد و شصت و چند روز زمینی گذشت تا تو در آسمانی‌ترین اوج، یک ساله شوی! یک سالگی‌ات، عند ملیکٍ مقتدر مبارک؛ دوستِ من. دوستِ حالا شهیدِ من. خوشا به حال اهل بهشت که یک سال است میهمان خوش خنده و خوب …

انک لعلی خُلُقٍ عظیم

تو اگر نبودی اگر مبعوث نمی‌شدی اگر زمین و زمان از صدای دعوتِ به حقی که از حنجره‌ی داودی تو برانگیخته نمی‌شد مهربانی معنا نداشت و خُلق نیکو را کسی قدر نمی‌دانست. تو آمدی تا خوبی قدر بیابد و دوستی و دوست داشتن، بر هر چه غیر محبت است غلبه یابد. لیظهر دینه علی الدین …

آزادی

قسم به قطره قطره‌ی خونی که پای درخت آزادی ریختیم به تک به تک سروهای رها که شکستند در راه دوباره به دست آوردن خرم‌شهر به قدم‌هائی که با وضو پا به خونین‌شهر گذاشتند و مسجد جامع را دوباره دیدند؛ یک روز دوباره قدس را به آغوش اسلام برمی‌گردانیم و در اقصی نمازِ شکرِ پیروزی …

و الکاظمین الغیظ

خشم مگیر! حتا اگر تحملت از آستانه‌اش فراتر رفته و تحملِ طرفت را نداشته باشی و طرفت هر چه از دهنش در می‌آمده به ناروا بارت کرده و تو فقط سکوت کرده‌ای. خشم مگیر! حتا اگر چیز دیگری دست‌گیرت نباشد. خشم مگیر! حتا اگر ذهنت در برابر اتفاقی که به یک‌هو پیش‌آمد کرده قفل کرده …

یوم النکبت

شصت و ششمین سال‌گرد انعقاد نطفه‌ی پلیدِ خباثتی به نام اسرائیل در ارض مقدس و متبرک قدس، نکبتی است بزرگ برای ابنای بشر و آن‌ها که چون سامری در غیبت موسی، این مجسمه‌ی فساد و تباهی را ساختند و در او دمیدند و به صدائی که از او ساطع است تبرک جستند. شصت و شش …

ترهبون به عدو الله و عدوکم

حضرات پیامِ روشن‌تر از این می‌خواهند که عدم دیدار حضرتِ آقا از نمایش‌گاه کتابی که حضرات در اولین سالِ تکیه بر اریکه‌ی تدبیر فرهنگ و سیاستِ مملکت ساختند و پرداختند و از اشعار شاهین نجفی تا کتاب‌های ضاله و ممنوعه در آن چیده شد علت داشت و دیدار چند ساعته‌ی آقا از نمایش‌گاه توان‌مندی‌های بچه‌های …