جماعت خدا

فصل ستایش

قصه را گفت و گفت و گفت تا رسید به فصلی که مصطفا بردشان خدمت امام. مصطفا محافظ بیت امام بود و وقت گرفته بود برای او و همسر آینده‌اش تا امام عقدشان را جاری کند. حرف امام که شد، شوق پر شد توی چشم‌هایش؛ بی‌خیالِ مصطفا و قصه‌ی او، شروع کرد از امام گفتن. …

سخت؛ مثل صخره

کنت دما رانش: «ایرانی‌ها افراد سرسخت خاورمیانه اند که وقتی دارای احساسات مذهبی می‌شوند، دوبرابر خطرناک می‌شوند. اکنون شناخت، مطالعه و نبرد با آن‌ها در سطوح مختلف، بیش‌تر از هر زمان دیگری اهمیت یافته است. در حال حاظر ایرانیان شیعه به خوبی برای مبارزه، که همیشه بخش جدایی‌ناپذیر تاریخ، فرهنگ و مذهب آنها بوده است …

این همه آوازها…

حاج ولی‌الله کلامیِ زنجانی را اول بار وقتی دیدم که آمده بود خوی تا در نمایشگاهی که بچه‌ها برای تعظیم شعائر ایام فاطمیه در محوطه مسجد رو بازِ مطلّب‌خان بیاد شهداء برپا کرده بودند، شعر بخواند برای شهداء و مادر مظلوم و مفقودالقبرمان حضرت صدیقه‌ی طاهره – که سلام خدا بر او باد -. خیلی …

دیدار شد میسر و بوس و کنار هم… .

به من بود به این زودی‌ها راهم کج مکی‌شد سمتت. یعنی هزار و یک دلیل می‌آوردم که زیارتت توفیق می‌خواهد و مقدمه می‌خواهد و یک‌هوئی نمی‌شود و حتا شاید توقعم این ‎بود که باید! دعوتم کنی و به خوابم بیائی و فیلان. تو اما شهیدی. شاهدی. دست در پرده‌های غیب داری و بلدی کِی و …

برای حاج رجب

حاج رجب قبل آنکه به دیدار رهبر برود و آرزوی چندین و چند ساله‌اش برآورده شود، جانبازی بود گمنام با چهره‌ای که خشونت جنگ نابرابر و ناجوان‌مردانه رویش مانده بود و در کوچه پس کوچه‌های یکی از محلات فقیرنشین مشهد روزگار می‌گذراند؛ کسی که کسی او را نمی‌شناخت و کسی رغبت دیدارش را نداشت. حاج …

شهدا برگشته‌اند

کارگر، بنا، معلم، دانشجو، بقال و راننده تاکسی و آرایش‌گر… . کسی وقتی می‌رفتند نپرسید از شغل و حال و روزشان. همه‌شان به صف شدند که بروند. که بروند تا ایران بماند. تا بمانیم. تا تاریخ‌مان لنگه‌ی تاریخ حمله‌ی مغول و چنگیز و اسکندر نوشته نشود. تا کیان‌مان تکه تکه نشود. تکه تکه شدند تا …

به بهانه‌ی پنجم مرداد، سال‌روز سفر ره‌بر به سرِ ایران؛ آذربابجان

سنت نیکوی دیدار با مردم اقصی نقاط کشور، از دوره‌ی ریاست جمهوری آیت‌الله خامنه‌ای آغاز شد. در همه‌ی بیست و هفت سالی که آقا، ردای رهبری بر دوش‌شان است، سالی نبوده که ایشان بار سفر نبندند و باری نبوده که امت به استقبال از امام خویش سر از پا نشناسند. سفرهای رهبر انقلاب نه از …

برای “شبیه خودش”

بالاخره کتابِ حامد چاپ شد. سومین کتاب از مجموعه‌ی “مدافعانِ حرم” انتشارات روایت فتح که قضا را سومین کتابِ چاپ شده‌ی من هم هست؛ بعد از دو کاری که برای پدرم نوشته‌ام: “اشتباه می‌کنید! من زنده‌ام” و “درضیه”. “شبیه خودش” کتابی که بنا نبود قبل از کاری که برای شهید “مصطفا حامدِ پیش‌قدم” شروع کرده …

سیلی خواهیم خورد

و اما در فقره‌ی دریافتی‌های نجومی “نجومی” مِن قبلِ این، مقیاسی بود برای اندازه‌گیری فاصله‌های طولانی از هم. می‌گفتند فلان ستاره و سیاره، فلان عدد سال نوری از زمین فاصله دارد. یعنی فاصله‌ی نجوم در منظومه شمسی و کهکشان راه شیری و سیارات و ستارگانِ پیرامون و بیرون از آن آن‌قدر زیاد بود که عیار …

سرطان

و اما فقره‌ی آن غده‌ی چرکین که مثل سرطان در سراسر منطقه ریشه دوانیده. گیریم که با ترکیه رودربایستی ها را کنار گذاشته و دوستی را آشکار کرده و گیریم کل پایگاه‌ها و فرودگاه‌های هوائیِ آذربایجانِ شمالی را اجاره کرده و گیریم در کردستان عراق جای پا باز کرده برای خودش و گیریم هزار غلط …