بعضى کسان از اسم جهاد مىرمند! خیال مىکنند که تأسیس یک کشور، ایجاد یک تمدّن، نظم در زندگى، پیشرفت در زندگى مادّى و معنوى و رفاه مشروع براى انسانها، با جهاد نمىسازد و جهاد ضدّ اینهاست! چه خطایى! چه غلطى! بدون جهاد، هیچچیز به دست انسان نمىآید؛ نه دنیا و نه آخرت. بدون جهاد، در …
یک نفر دیگر هم گفت: «برای من این صحبت آقای جوادی آملی کنار ضریح خیلی جالب بود که گفت: “ما در زیارت عاشورا میگوئیم؛ علیک منی سلام الله…” این یعنی اینکه وقتی خدا ما را آفریده گفته: سلام من را به حسین برسانید» #پنجرههای تشنه. روزنوشتهای انتقال ضریح امام حسین علیهالسلام از قم به کربلا. …
از من اصرار بود و از او انکار. اصرار داشتم بدانم بعد از آنکه مصطفا شهید شد، با او ارتباط دارد یا نه. و میدانستم که هنوز بعد اینهمه سال که از روزهای سختِ کربلای پنج گذشته، او با مصطفای شهید مرتبط است و خط و خبرِ هم را دارند. و هی از من اصرار …
و خدائی که در این نزدیکیست رود روان رجب را روانه کرد تا بندگانش در آن شستوشوی تن و روح و کرده و ناکردههاشان کنند و مهیای میهمانی عظیم رمضان شوند. الغرض، عبد صالحی میگفت: طلوع ماه رجب، آغاز عید بندگان خداست و بندگان به تماشای آبهای روان رجب را آغاز سه ماه رحمت ویژهی …
مبارزهی فرهنگی یعنی تلاش برای تغییر فرهنگ حاکم بر ذهنهای مردم، تا راه را برای حکومت الهی هموار و بر حکومت طاغوتی ببندند و امام باقر (علیهالسلام) این کار را شروع کرد. “باقر علمالاولین” یعنی این. ایشان شکافندهی حقایق قرآنی و دانشهای اسلامی بودند. حضرت آقا. ۶۶/۵/۹
۱. اگر آل سعود و همپیالههای عربش از شاخ آفریقا تا شبه جزیره توانِ یکجا جمع شدن و اتحاد و تصمیم برای حمله و بازپسگیری حق!! غصب شدهی حکومتهای عربی را داشتند، چرا تا الآن که بیش از پنجاه سال است حق حکومت برادرانِ عربشان در فلسطین لگدمال صهاینه شده، نتوانستهاند ارتش بزرگ عربی را …
گفت دیر نیست روزی که دوباره دروازهی جهاد گشوده شود… . و به این یک خط جمله و تحلیل عمیقی که پشت بندش، جوانهای رُست در دلم “نومید مباش که یأس از جنود ابلیس است”
ظریف را دیدم. سحری بعد از فریضهی صبح در لابهلای متراکم جمعیتی که بامدادان به زیارت مولایشان امیرمومنان آمده بودند. با کت و شلوارِ گرانِ دیپلوماتی و پیراهنِ یکسفیدِ مارکدارش. دست گذاشته بود روی یکی از ستونهای ضلع غربی ضریح و داشت عین ابر بهار اشک میریخت؛ مرد همیشه نیش تا بناگوش بازِ دولتِ تدبیر …
متولد خوی؛ بیست و پنج روز گذشته از خرداد سال سی و دو. بچهی محلهی “خیابان تبریز”، کوچهی صابونچیلار؛ محمد فتحعلیزادهی قرهشعبان. کسی که از کودکی محبت اهل بیت پیامبر با شیر مادر در جانش نشست و از وقتی قرآن خواندن آموخت، آیات جهاد و شهادت برایش دلنشینتر مینمود. هنر، بذری بود نوپا که قدم …
در بهار آزادی جای شهدا خالی…
