بسم رب الشهداء و الصدیقین. والذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا + گفتهاند از تو بگویم. از تو! از تو که به وسعت دریائی و من باید با از توگفتن، بحری را در کوزه کنم و این ناشدنیترین کار عالم و شیرینترین رویای من است… بگذار اول از یادت بگویم. یادت هست آن روزی که جنگ …
یقین دارم؛ ثواب و برکت بوسه بر دست و بازوی شیرمردی سبزپوش در قوارهی |علی آقای فضلی| کم از دیدار و مصاحبت با شهیدان ندارد. و دیروز، وقتی دست مردانهاش دستانم را به گرمی فشرد، شوری در جانم افکند که حس شیرین شهود شهادت تا عمق جانم دوید… خدا نگهت دارد برای ما سردار!
گولی ساجدیم دووارا بولبول اونو سووارا یازی سنله یازلادیم قیشی قالدیم آوارا…
خواستهاند که از او و دربارهی او، به قدر یک ربع از ساعت حرف بزنم. خواستهاند بگویم از اسطورهای که سر تا سر وجودم از اوست و اوست که تکتاز و ترکتاز، هر سو که بخواهد عنان دلم را میبرد… من اما این چند روز که دلمشغول چیدن و راست و ریست کردن متن حرفهائیم …
آخرین پدیدههای هنری در غرب، آپارت و پاپارت هستند. خودشان این اسمها را گذاشتهاند. آپارت از اُپتیک است، یعنی اُپتیک آرت و فقط به بازیهای بصری ختم میشود؛ بازیهای چشم، آنهم فقط در حد فیزیک چشم، در حد قوهی باصری ظاهری ما و مشخصاتی که دارد. یعنی با توجه به مشخصات فیزیکی چشم، بازیهای بصری …
هر بار که هر پردهای را میگشایم هر سلامی که به گرمی نثار من میشود و هر دستی که به گرمی دستم را میفشارد هر تخفیفی که شامل حالم میشود از هر کس که مرا به نام تو میخواند هر حاشیهی امنی که دارم و داشتهام همه و همه رد مبارک میراث جاوید اسم بزرگ …
تعریف کامل حج را باید در کتابهای اخلاق اسلامی جستجو کرد. هرکس بخواهد فریضهی حج را آنچنان که در کتب اخلاق اسلامی بیان شدهاست بگذارد، در حقیقت جهاد یا کاری بالاتر از جهاد کردهاست. سختی شهادت یک لحظه بیش نیست. اما در چنین جهادی هر لحظه باید خود را قربان کرد. – – – – …
زلزله که آمد، شنیدم قصهی پیرزنی را که از هول ِ بلا هشت شبانه روز خواب به چشمش نیامد و اضطراب آنقدر بود که اطرافیان و اطباء چاره این دیدند که شده ولو یک شب برود و در جوار شهیدش بخوابد. زلزله که آمد، دیدم حکایت پیرزنی را که پس از هشت روز بلای بیخوابی، …
الهی؛ گفتهای و شنیدهایم افضل اعمال لیالی قدر، زیارت سید شهیدان است. یعنی بهترین تقدیر در جوار قُرب حسین علیهالسلام است که مقدر میشود. یعنی همجواری با حسین ولو به قدر یک شب قدر، افضل از هزار ماه است. یعنی حسین هنوز و هر جا و همیشه، شاهراه ورودی به مقام قرُب توست. یعنی در …
برادر شهیدم! این شانزده شبی که نشستهام پای سفرهی حضرت رحمان و از روزی بیمنتهای او، روزهام را افطار کردهام، هیچ کدام گواراتر از رزقی نبود که در شامگاه شانزدهمین فصل میهمانی، در جوار تو نصیبم شد و بعدتر بود که فهمیدم: هیچ کار دنیا بیحساب نیست و تقدیر این بود که افطار شانزدهم و …