امروز که دوم فروردینِ سالِ نوی خورشیدی باشد، به حسابِ روز و ماهِ قمری، نیمهی ماه رجب است و روز وفات زینب کبرا – که بر او باد درود خدا- و نیز روزی که شهیدمان صادق عدالت در سوریه تا خدا پر کشید و امروز به عیار روز و ماه و سالهای قمری، سه سال …
رفتنِ نیم روزهام به تهران در هفتهای که به حسابی هفتهی آخر سال است و همهی عالم و آدم در تلاشند که مبادا مبادا کارِ نیمه کارهی سال کهنه به سال نو موکول شود، اگر به بهانهی کتاب و خواندن و نوشتن نبود، محال بود اتفاق بیفتد. چه اینکه اینها که شمردم همیشهی خدا برای …
چشم که باز کردم دور و برم پر بود از آدمهائی که چشم و دلشان به امام و حرفهایش دوخته شده بود. مادربزرگم که خروار خروار آرد خمیر میکرد و میپخت تا بفرستد جبهه؛ به حرف امام بود که سپرده بود «هرکس هرطور که بلدست از جبههها حمایت کند.» دائیهایم که سالی …
روز میلاد صدیقهی طاهره – سلام الله علیها باشد – از صبح که چشم باز کردهای، منتظر خبر خوب باشی در به در دنبال خوشحال کردن مادر باشی و یکهو عکس جلدِ کتابت را که دارد میرود برای چاپ، بفرستند برایت و بلافاصله بفرستی برای مادری که روایتش از شهید را نوشتهای و به دقیقه …
آن سالی که شُغلم ربط مستقیمتری به مناسبات فرهنگی و اجتماعی داشت، یکی از کارهائی که کردم، الکترونیکی کردن آلبوم عکسهای بنیاد شهید شهرمان بود. آلبومهائی که به مرور زمان رفته بودند تا زیرزمین بنیاد و توی خاک و خل و بین لوازم اسقاطی اداره داشتند خاک میخوردند تا بپوسند. اسناد ذیقیمتی از تاریخ مردم …
هر قدری که از بودن در بین سر و صدا و شعار و شور و حال و رقص پرچمهای سه رنگ و خوش رنگمان در ۲۲بهمن لذت میبرم، از مراسمهای دولتیای که برای جشنهای انقلاب برگزار میشود، لذت نمیبرم! نمیگویم «بدم میآید» که دچار گیر و گرفت کجفهمان نشوم و شما اصلا فکر کن که …
جنگ و انقلاب، مفاهیم نوئی را در ادبیات روزمره و مناسبات اجتماعی ایران وارد و ایجاد کردند. ایثار، مقدم داشتن دیگری بر خود، همبستگی، بسیج عمومی احساسات و عواطف و انرژیهای اجتماعی، شهادت، جانبازی و… واژگانی بودند که یا قبل انقلاب و جنگ وجود خارجی نداشتند و یا محلی برای استفاده و استعمال در گفتار …
سال اولی که اربعین را پیاده تا کربلا رفتیم رفیق رزمندهی خوش ذوق و با روحیهای همپایمان بود که علاوه بر کولهی سنگین و عَلم بلندی که برداشته بود، سر و بدن و لباسش پر بود از سربند و عکس آقا و برچسب و تصویر حاج قاسم و الخ. در کل آدم با روحیهای بود …
بس که تو را ندیدهام، از بس که تو را نداشتهام، آنقدر که نبودنت بغض شده و میشود؛ هر جا هر نشانهی کوچکی که ردی از تو داشته باشد برای من میشود علامت. میشود یادواره. میشود نشانهای که با آن تو را زندگی کنم و برای خودم سقاخانهای بسازم که آب خنکِ گوارای یاد تو …
یادداشت دیروزم که به بهانهی انتشار خبر ازدواج همسر شهید حججی بود و به عمد، سمت و سوئی نداشت و فقط به شکافتن مساله پرداخته بود، بازخوردهای مختلفی در اطراف و اکناف فضای مجازی داشت. در آن یادداشت و به طور ضمنی نوشتم که تحملِ نبودن سرپرست خانواده در ایام جنگ به مراتب راحتتر از …
