ما که اهل خویایم و یال غربی کوههای بلند شهرمان میخورد به کوههای کشور دوست! و همسایه؛ ترکیه و راهی که از شهرمان میگذرد تا مرز و از مرز تا مرکز اولین استان آنها، نزدیکترین راه ارتباط جادهای به ترکیه است، طبیعتا سر و کارمان با مرز و تبعاتی که وجود مرزهای سیاسی میآفرینند زیاد …
پیرزن اجاقش کور و خانهاش سوت و کور بود. سالها پیش شوهرش که میشد به عبارتی تنها همدم و مونس تنهائیهایش، رفته بود به رحمت خدا و آنقدری ارث و میراث برایش گذاشته بود که محتاج کسی نباشد و در و همسایه از سر لطف و حق همسایگی هر از گاهی سر بهش میزدند و …
من واقعا نمیدانم سیل که گلستان و شیراز و چند نقطهی دیگرِ کشور را گرفت بخاطر زمینخواری حضرات و تبدیل مسیلها به سکونتگاه و ویلا و فلان بود یا نه بلائی بود ناغافل که بر سر مردم بارید. سواد و تخصص لازم را هم برای اظهار نظر در مورد لزوم سدسازی و یا اینکه چون …
دکتر بعد از اینکه گفت «کتت را دربیاور و آستین دست راستت را بالا بزن» پرسید «شغلت چیست؟» و پرسید که در گام اول معاینه بفهمد که آیا طرف مشکل تکلمی دارد یا نه. یعنی سوال از آن سوالهای بیخودی بود که برای اخذ منظور دیگری پرسیده میشوند! قرص جواب داد «نظامیام! اما تو در …
هر چیزی که انسان را از دانستن و فهمیدن در موردش منع کنند، ناخودآگاه جذاب میشود. شاید اگر آن ممنوعیت از اول نبود، کسی شوقی برای دانستن در موردش نداشت و هر بار بیتفاوت از کنارش رد میشد. کره شمالی، یکی از آن مناطق ممنوعهای است که دوست و دشمنش دوست دارند در موردش بدانند …
روزهای آخر سال است و هر قدر که از حجم کارِ شعبات دیگر سازمانها و ادارات کم میشود و دوستان همکار، اندک اندک فلنگ را میبندند و واحدشان با یک دهم ظرفیتِ اسمی و رسمی کار میکند و در حد اینکه درِ اتاقشان بسته نمانَد، میآیند و میروند، دوستانِ امور مالی حسابی سرشان شلوغ …
رفتنِ نیم روزهام به تهران در هفتهای که به حسابی هفتهی آخر سال است و همهی عالم و آدم در تلاشند که مبادا مبادا کارِ نیمه کارهی سال کهنه به سال نو موکول شود، اگر به بهانهی کتاب و خواندن و نوشتن نبود، محال بود اتفاق بیفتد. چه اینکه اینها که شمردم همیشهی خدا برای …
بنظرم مهمترین شاخصهای که در اخلاق حاکمان باید باشد احترام به شعور عمومی مردم است. بدم میآید از قومی که وقت انتخابات مردم را آگاه، هوشمند، بصیر، رشد یافته و تعیین کننده میخوانند و فردای روز انتخابات مردم را و کسانی که به اتکای رأی آنها، حضرات صاحب امضا و نظر و حکومت و قدرت …
آن سالی که شُغلم ربط مستقیمتری به مناسبات فرهنگی و اجتماعی داشت، یکی از کارهائی که کردم، الکترونیکی کردن آلبوم عکسهای بنیاد شهید شهرمان بود. آلبومهائی که به مرور زمان رفته بودند تا زیرزمین بنیاد و توی خاک و خل و بین لوازم اسقاطی اداره داشتند خاک میخوردند تا بپوسند. اسناد ذیقیمتی از تاریخ مردم …
در این هفت هشت ترمی که همکلاس دانشجویان ترمهای آخر مدیریت دولتی شدهام و با هم روش تحقیق و سازماندهی و تاریخ عقاید سیاسی و چه و چه و چه میخوانیم، روی دیگری از لایهی در حال تشکیل اجتماع را لمس کردهام. دانشجویانی که امسال به پستم خوردهاند، متولدین سال هفتاد و نه بودند. یعنی …