روزهای آخر مکه است و باید کمکم جمع کنیم که برویم و مگر میشود و مگر دل میشود کَند و مگر باورت میشود همجواری با چشم سیاه زمین و زمزم دارد به این زودی تمام میشود و یارِ نادیده سیر را باز باید بگذاری و در بیچارگی تمام بروی و باید این چند روزِ باقی …
امروز در تقویم عربستان، ۱۸ ذیحجه است که در تقویم مناسبتهای شیعی، غدیرش میخوانیم و بزرگترین عیدِ تاریخ بشریت و سالگرد اعلام وصایت و ولایت امیرالمومین علی علی علیهالسلام بعد از واقعه حجِ آخر حضرت حبیب خداست و ولایت علی نه در غدیر که بارها و بارها قبلتر در خفا و علن اعلام شده بود …
دیشب بعدِ هرگز گفتیم حالا که تا مکه آمدهایم و بیتِ الاهی در ۵ کیلومتریمان است و اتوبوسهای نقل زوار به حرم مجددا راه افتادهاند و سرمان کمی خلوتتر از روز و شبهای دیگرست، یک تُکِ پا برویم حرم. و این آرزوی محالی بود که یکهو برآورده شده بود و باید به هر طور که …
کاروانهائی که از ایران میآیند – و شاید همهی قافلهها از همهی بلاد اسلامی- یا قبل از اعمال حج به مدینه میروند یا بعدش. آنها را که اول به مدینه میروند “مدینه قبل” یا “مدینه اولی” و آنها را که بعد از حج به مدینه میروند را “مدینه بعد” یا “مدینه دوم” میگویند. و تجربه …
معمولا زمان باعث عادی شدن و خودی و صمیمی شدن در رابطهها میشود و اشتغال به مدت زیاد در محل و مکانی عمومی مثل ادارت و نهادها و سازمانها، حس مالکیت میآورد و باعث میشود رسوب کنی و تهنشین که شدی و وقت بازنشستگی یا انتقال و جابجائیت از این اتاق به اتاق همجوار که …
برابر قوانین داخلی عربستان، ورود خانمهای زیر ۴۵ سال به خاک آن کشور بدون همراهی مَحرَم ممنوع است. و بماند که به رغم وجود این قانون و اِعمال سختگیرانهی آن، کاروانهای عمره دانشجوئی و دانشآموزی – در زمانی که هنوز سفرهای عمره به راه بود- به همان شیوهای که امروز تحریمها را با آن دور …
خیلی وقتها به این فکر میکنم که آدمها بیشتر بخاطر بازماندگانِ مرحومی که تازه از دنیا رفته میآیند مراسم تشییع و ختم و خاکسپاری تا بخاطر خودِ میت. دلیلش هم تاجهای بزرگ گل با تقدیمنامههای درشت و بنر و تابلوهای تسلیتی است که اسمِ اظهار همدردی کننده و اظهار همدردی شونده، درشتتر از نام مرحومی …
و من همچنان معتقدم که حج نه از میقات و نه از لحظهی احرام و نه از طواف و نه از وقوف، که از خانهی خودِ زائر و از لحظهای که قصد خانهی خدا میکند و از ساعتی که دل میکَند از شهر، شروع میشود. و شاید به همین مناسبت است که چند روز پیش، …
درس خواندن در دانشگاه یک زمانی یک انتخاب بود. بعضیها که استعداد و توان مالی لازم را داشتند انتخابش میکردند و طبق علاقه و گرایششان میرفتند پی رشتهای که دوستش داشتند و تحصیل تکمیلی میکردند و بعضی که استعداد و توان مالی تحصیل در دانشگاه را نداشتند، میرفتند سراغ انتخابهای بعدی و آسمان به زمین …
محمدحسین پسر قلی، از قدیمیهای شهر و از معلمهائی که نصف هم سن و سالهای ما، یا در دبیرستان شاگردش شدهاند و یا در دروس عمومی دانشگاه. مرد پیرسال و موسفید کردهی محترمی که تابستان و زمستان، کت و شلوارِ اتوکشیدهی جنتلمنی تنش هست و کفش واکس زدهی چرم خالص به پا و سر و …
