شیعه‌گی

ای مگس عرصه ی سی مرغ نه جولان گه توست!

نفس های شوم ائتلاف منحوس “صلیب و صهیون” به شماره افتاده. فیلم موهنی که حاصل طبع مشوش یک صهیونیست افراطی و یک مسیحی قبطی مصری الاصل است و به لحاظ حرفه ای در نازل ترین سطح یک اثر سینمائی است و بیشتر سکانس هایش داخل استودیو و با فن آوری پرده ی آبی ساخته شده، …

وصال او ز عمر جاودان بِـه!

آقای ثامنِ ضامن! خودت به‌تر می‌دانی رمضان که تمام شود، دل‌تنگی طواف حرم تو می‌آید سراغ دلی که از ما ربوده‌اید و به هیچ چاره نمی‌شود الا صدور تذکره‌ی عبور و حضور در آستان قدس سراسر رضامندی‌ت. حالا چه بلیط طیاره برای خراسان برامان جور کنی و چه نکنی بدان که ما گیر نیامدن بلیط …

چرا قرآن را حفظ نمی‌کنید؟

یک جنبه‌ی مهم‌تر دیگر، حفظ قرآن است. برادران! چرا قرآن را حفظ نمی‌کنید؟ شماها جوانید. والله مکرر اتفاق افتاده که با خودم فکر کرده‌ام و گفته‌ام که اگر ممکن باشد، هر چه دارم، بدهم و حفظ قرآن را بگیرم؛ ولی افسوس که ممکن نیست. در این سن، من دیگر نمی‌توانم قرآن را حفظ کنم؛ اما …

رسالتِ علائم

من نمی‌دانم کدام از این‌ حرف‌ها که می‌گویند علامت ظهور تو اند، راست است و کدام‌شان دروغ!؟ یا نمی‌دانم کدام‌شان راست‌ترند و کدام‌شان بی‌خود و یا حتی انحرافی… کار ندارم به شایعه و واقعیت بودن خبر گور به گور شدن و نشدنِ عبدالله ِ سعودی‌ها و اخبار رسیده از کتاب‌ها که می‌گوید مرگش از مقدمات …

گرچه آهو نیستم اما پـُر از دل تنگی‌ام

شیخ توی خواب دیده‌بود شما را که نشسته‌اید بر سریری از عنایت و کرم و از در ِ دروازه‌تان خدم و حشم و انسان و اجنه و گرگ و خوک و دیو و دد و فرشته می‌آیند و می‌روند و شما تک‌به‌تک‌شان را به مهر ِ خاصه‌تان می‌نوازید و راهی می‌کنید… حتی سگان و بوزینه‌گان …

دل

آن دلى که انسان در آن عشق اتومبیل فلان‌جور دارد، آن دل نیست، گاراژ است! بنگاه معاملاتى است! آن دلى که همه‌اش در آن میل جنسى موج مى‌زند، دیگر دل نیست، آن عشرتخانه است. شاعر، آن زمان که ضیاع و عقار و زمین و ملک و گاو و خر در زندگى نقش داشته، از اینها …

طوبای محبت

نفس ِ حق ِ پیرمرد، رزق شب عیدمان بود انگار. نگاه گرم و دست‌های گرم‌تری داشت. و تو هرکار کردی نشد که نگاهت در او قفل نماند. و تو انگشت حیرت بر دهان ماندی از چرخش چرخ گردون، از بیست و هفتم رجب سال ِ فتنه تا مبعث سالی که ام‌سال باشد و بخت و …

دلیل درنگ در اجابت دعا

اما بعد؛ هان ای پسر! چون دیدم روزهای زندگی‌م بالا گرفته و سستی تن فزونی یافته، به وصیت تو شتافتم و از آن پیش که مرگ تاختن آورد و زبان از گفتن سخن دل بازماند و اندیشه هم‌چون کالبد بفرساید یا برخی از چیرگی‌های هوس و خواهش‌های نفسانی و فریبندگی‌های دنیا بر دل تو از …

قد افلح المؤمنون

از همان سال‌های کودکی که وقت صلاه ظهر و با ذوق تمام از حوض نقلی مسجد وضو می‌گرفتم و آب‌بازی و مسلمانی‌م قاطی هم بود و بیشتر از وضو گرفتن، خوش داشتم که با هر مشتی که داخل آب می‌کنم برای شستن صورت و دست راست و چپ، خلوت ماهی‌قرمزهای ته حوض پریشان شود و …

قرن روح‌الله

امام‌خمینی پیامبر تازه ای نبود، اما او از یادآوران بود. از مخاطبان (انت مُذَکّر) که عهد فطری مردمان با خداوند را به آنان یاد آوری کرد، و پس چند قرن که از هبوط بشر در مصداق جمع کلی می‌گذشت، چون اسلاف خویش؛ ابراهیم و اسماعیل و محمد (صلی‌الله‌علیهم) عصر دیگری از دینداری را آغاز کرد. …