مکه دارد کمکم خلوت میشود. حاجیان یا به مقصد وطن و یا به قصد زیارت نبی مکرم (ص) دارند غزل خداحافظی میخوانند و چه سخت لحظهایست لحظهی جدائی از چشمِ سیاهِ زیبای زمین. دل آدم نرفته میگیرد. و خدا میداند که کِی دوباره سویش افتد گذار ما. البته هنوز زمان دقیق و روز بازگشت مشخص …
شکر خدا، این دومین غدیری بود که میهمان سفرهی گستردهی حج و سرزمین حجاز بودم. و حج را تو اقیانوسی انگار کن که تلاطم موجهایش، تو را که رها و سبکبار شدهای، به هر سو که میخواهد ببرد و تو قطرهای شوی از دریایی بیکران و پیوند بخوری به سلسلهای که از آدم و ابراهیم …
نظام خاصتری برای امنیت حج امسال تدارک دیده شده که لااقل من یکی قبلا نمونهاش را ندیده بودم. خودروهای فلاشر دار پلیس که ابتدای پلها و تونلهای مکه، بام تا شام کشیک میدهند، نیروهای پیاده در وجب به وجب محل آمد و شد زائران تا حتا یک قدمیِ حجرالاسود، راهبندهائی که سابق بر این ندیده …
گوش شیطان کر، امروز بالاخره بعد از چهار پنج شبانهروز قسمت شد که بروم بیت. یعنی اولین نوبتِ بعد از ادای مناسک عمرهی تمتع در حین ورود به مکه در سی و یکم مردادی که گذشت. کمک در توزیع سه نوبت غذای روزانه و رسیدن به احوال هشتاد و چند زائر و تقسیم ملزومات و …
مزاج غذائی هر کشوری مخصوص خود آن کشور و اقلیم است. مثلا ما آذربایجانیها، صبحانهمان را با پنیر طبیعی (اعم از کوزهای، لیقوان، شال و سبزیِ کوهی دار) و نان بربری و سنگک میخوریم. سائر مناطق ایران هم همینطورند. هر سال به جز آب و نوشابه، الباقی مواد غذائی را از ایران بار کشتی میکردیم …
فضای امسالِ حج برای ایرانیهای بسیار وهمآلود و شکننده است. از داستانِ عمدی و مشکوک و مغرضانهی مِنا در سال ۹۴ که بگذریم – که البته نخواهیم گذشت!- جدالهای لفظی مقامات سیاسی و دینی دو کشور در این دو سال هر روز که گذشته، تندتر و رادیکالتر شده است. و روابط بین دو مدعیِ رهبریِ …
شهر قبل آنکه کارخانه در آن راه بیفتد، شهر نبود؛ دِه بود. با جمعیتی کم و مساحتی کمتر از دو سه کیلومترِ مربع. کارخانه که راه افتاد، کمکم مساحت و محیط و مناسبات رشد کردند و امروز بعد از نزدیک به نود سال که از آغاز به کارِ کارخانجات نساجی مازندران میگذرد، قائمشهر، شهری شده …
پس از خارج شدن از مقبره لنین که اکنون منفور حاکمان #کاخ_کرملین است، به سوی محوطهای در کنار دیوار بلند این کاخ راه باز میکنیم. #قبر سران #حزب_کمونیست اتحاد جماهیر شوروی در آنجاست. همگی زیر دیوار کرملین دفن شدهاند. و آنها که معروفترند، حجاری ماهرانهای از چهرهشان روی قبر آنها عمود شده است. شاید در …
ترقهبازی دیروز در تهران، هر چه که نداشت، روحِ –شاید- به خواب رفتهی همدلی و مودت و وحدت و میهندوستیِ ما ایرانیهای به ظاهر بیخیال را تکانید و زنده کرد و حرکتِ دوباره داد. الغرض، خدا بلد است حتا به دستِ شقیترین قومِ تاریخ، ملتی را متحدتر و منسجمتر کند. بماند که این جانیانِ احمق، …
رفته بودم تا از مصطفا برایم بگوید. از برادرش. از مصطفا حامدِ پیشقدم. آخرین فرماندهِ شهیدِ گردان امام حسین ِ لشکر عاشورا. قصه رسیده بود به سالهای اول انقلاب و داشت از روزهای اول انقلاب میگفت و از روزی که قرار شد مصطفا برود جماران و بشود محافظ امام. قصهاش که به امام رسید، شوق …
