شبهای رمضان یادم از کِشتهی خویش آمد و هنگام درو توسط حسین شرفخانلو در دوشنبه, آگوست 5, 2013 الهی در این روزهای پایانی چنان که توانی و دانی برای ما بندهگان عاصی بچین از خرمنِ خوشههای خوشنودی و رهایمان کن از بند ظلماتِ نفسانی آنسان که رهاندی یوسفِ کنعانی از غل و زنجیرِ زندان و تهمتِ واهی… نوشتهی قبلی نوشتهی بعدی نوشتههای مرتبط آیه جماعت خدا حسینیه خوی دفاع دل نامه ذکر روزمرهها شبهای رمضان شهیدانه چهل سال بیبابا جماعت خدا دل نامه ذکر روزمرهها شبهای رمضان شهیدانه نوستالوژی تولد داریم… پولیتیک خوی دفاع شبهای رمضان شهیدانه از شمار اسمها یک تن کم؛ وز شمار عموها، هزاران بیش
دیدگاهها
غل و زنجیرو تهمت واهی…؟