قابوس نامه

این‌که به قول حضرات، از پا قدمِ سلطان، قصر سعدآباد رونقِ نو گرفته و کلیدِ تدبیر افتاده در قفلی که درش را هشت سالِ تمام بروی میهمانان دیپلمات خارجکی بسته و به روی بازدیدکنندگان وطنی باز کرده بود و آن‌جا مِن بعد دوباره می‌شود محل قیام و قعود سران و سلاطین و رجالِ میهمان و رئیس جمهوری اسلامی در کاخی مجلل و به یادگار مانده از رژیم سابق! به استقبالِ میهمانانش برود، نه چیزیست که مثل منی صلاحیت اظهار نظر در درست و نادرستی و کم درستی‌اش داشته باشم.
این‌هم که اولین میهمان رئیسِ سابقِ دولت، مردی از محور مقاومت بود و اولین میهمان رئیسِ فعلی مردی است از جنس میانجی‌گری و فیلان!!، هم لابد در حیطه‌ی مصلحت خسروان است.
اما این‌که سلطان قابوسِ میانجی و کشورش، علاوه بر روابط تعریف شده و جاری، عهده‌دار حفاظت از منافع دولت و ملت! ایران در بریتانیاست و در زمانه‌ی قطعی روابط دیپلماتیک بین دولتین ایران و انگلیس و دُمِ کشور میانجی و رئیسش یک طورهای عجیبی گره خورده به چشم آبی‌های انگلیسی، بدجوری توی چشم است… .
لابد وقت مراجعتِ جنابِ سلطان، بقول شاعرِ بی‌ربط سُرائی که می‌سرود:
تو می‌روی به سلامت
سلام من برسانی…

در گوشِ جنابِ قابوسِ میانجی خواهیم خواند که سلام‌مان برساند؟!

دیدگاه‌ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.