#حاج_فیروز
قوجا فیروز
#فخرالذاکرین
به هر اسم و به هر رسم؛ تو برای من نماد پیرغلامی و شیفتگی و شوریدگی و سرگشتگی بودی… با آن شعرهای ناب و ذکرهای بیمثالی که در شجاعت اهلبیت و #امام_شهید میخواندی و شاهبیتت این بود؛
دیوانهی خموش به عاقل برابرست/دریای آرمیدَه به ساحل برابرست
و من مگر یادم میرود مجالس تو را صبحهای جمعه در #هیئت_شهدای_گمنام #تبریز و دهه اول #محرم در زعفرانیه و آن شب بیمثال در حرم #امام_رضا در شام غریبان شهادتش در سال ۸۳ را…
همین چند روز پیش بود که در جمعی حسینچی، حرفِ کسالتت بود و میگفتند اگر بروی، کی میخواهد جای تو را بگیرد؟ و کی بلدست مثل تو اربابمان را بستاید؟
اما تو حالا رفتهای پیش کسی که او را سالها ستودهای و مگر میشود امام به استقبال تو نیاید و حاشا به کرم امام شهید ما.
حاجی! روزگار وصل تو هم رسید و دنیا حنجرهای داودی و صدایی رسا را از دست داد که بیش از نیم قرن، فقط به عشق حضرت حسین بن علی علیهماسلام به جوش و خروش آمده بود… .
به هر رو
به هر حالت که دیدار میسر شود و بوس و کنار هم
در آن جامهای مکرر که از دست ساقی خواهی ستاند
به میمنت وصالت با ارباب
سلام ما برسانی…
پینوشت: عکس را بهار سال ۸۳ در روز #شهادت امام رضا علیهالسلام در مسجد ملاحیدر #مشهد گرفتهام.