نقطه ی صعبی است جایی که فکرهایت را کردهای و تصمیمت را گرفتهای اما نمی خواهی آنرا به زبان بیاوری، می خواهی آنرا بتعویق بیندازی، تا جایی که بشود از بیان دورتر و دورتر شوی و باوجودیکه گریزی نیست، اما بازهم باتمام وجود آرزو میکنی ای کاش اصلا شرایطی بوجود نمیآمد تا مجبور باشی تصمیم بگیری.
خاصه اگر قبل ترش هشدار داده ای که اگر پای انتخاب آید به میان، آن که در او غش باشد سیه روی می شود…
بگذریم.
از ما که گذشت!
امید که به خود آئی. راه درازی تا … در پیش داری! راهی که بعید می دانم به ش برسی!
توضیح و تکمله:
دوستان نزدیک، منظورم از سطرهای مرموز فوق را خوب می دانند. آن مخاطب خاص که …، بخواند و بداند که تقوی من مانع بزرگی برای من و فرصت بزرگتری برای او و هتاکی ها و دریدگی های او و اطرافیانش است. مانعی که سدّی است مقابل زبان گشودن من به چیزهائی که اگر به میان می آمد طنین طشت رسوائی ات تا عرش بالا می رفت. خونی که در رگ های من است – خون یک مرد یک اَبَر مرد است! خون شهیدی که انگار کردی تاوانش را تو باید بپردازی! – زبان حق گوی مرا بسته و اگر نمی بست چه ها که بر تو نمی رفت!
و جز این از فرومایگان انتظاری نیست و بر تو خُرده ای…
یا علی
مرتبط است: این جـــا
دیدگاهها
خدایا خودت خوب میدانی که من قصد هتاکی وتوهین ودل شکستن رانداشته وندارم وحال آنکه فرزند شهیدی از دستم رنجیده باشد وای بر من وای برمنی که عمری دربدست آوردن ایمان واعتقاد محکم سپری کرده ام وحال اینکه یک نظر خواهی و جرم هتاکی؟چند وقتیه با وبلاگتون آشناذ شدم وبا افکار و عقاید نابتون خواستم شما درمورد امید متنی زیبا مانند سایر متنهایی که باکلمات پرمحتواوباچینش زیبا ی مطالب می آفرینیددر وبلاگتون بیاوری غیر از این باشد خدا منو بکشد که معتقد به امام عصر باشم ومنتظرش باشم حال آنکه علم هتاکی وسرزنش فرزند شهیدی داشته باشم به فرموده شما بنده حقیر یکه به لحظات دیگر امید ی ندارم سخن کوتاه برداشت شما از نظرم خیلی بی انصافانه مورد قضاوت واقع شد جمعه ام رو خراب کردی برادرسرافراز باشید
زندگی فرصت کوتاهیه که خدا بهمون هدیه کرده تا با مهربونی در کنار هم زندگی کنیم
کاشکی اینو هیچوقت یادمون نمیرفت
که اگه اینجور بود دلمون نمیومد دل همدیگه رو بشکنیم
وقتی یه نفر میمیره تاچند روز این باورها رو دارم
بعد روز مرگی منو ازشون دور میکنه
خداکمکمون کنه باهم مهربون باشیم
عزیز نادیده و ناشناخته ی محترم، جناب چشم انتظار!
یکم. مطلب و گلایه و در کل سطرهای بالا هیچ ارتباط مستقیم و غیر مستقیمی به حضرتتان ندارد.
مطلب فوق کاملا شخصی و دارای مخاطبی است خاص …
دُویّم. بهتر است با ایمیلی واقعی باهم ارتباط داشته باشیم.
اگر آن قدر که می گوئید به افکار!!! و آرای حقیر علاقمندید، می توانید از شیوه های بهتری برای بسط ارتباط با حقیر بهره جوئید.
سِیَّم. خرابی جمعه شما باعث تاسف من است اما حقیر نقشی در تخریب آن نداشته ام.
یا علی