بایگانی برچسب: حسرت زیارت

وین سرِ شوریده باز آمد به سامان؛ غم مخور!

خداحافظی از کسی و جائی که دوستش داری، سخت‌ترین و ناممکن‌ترین کار عالم است. و امروز روز خداحافظی بود. روز وداع. و من هیچ‌وقت از این کلمه خوشم نیامده است که بوی تلخی و جدائی و دوری می‌دهد و چنگ می‌اندازد توی دلِ پر از تشویشِ آدم. هی از صبح می‌خواستم بروم حرم و هی …

بی‌قراری کنید تا برسید!

امروز که ۲۶ روز گذشته از ماه مبارک باشد، سرازیریِ اتمامِ شماره‌ها تا رسیدن عید دارد به نهایت سرعتش نزدیک می‌شود و مردمان – چه آن‌ها که روزه می‌دارند و بیش‌تر از روزه‌دارها، روزه‌خوارها- منتظرالعید و منتظرالحلولِ ماهِ نو اند. یک پای ثابت دعاهای ماه مبارک، خواستن توفیق حج در سال‌جاریست. و نه فقط برای …

پاسینکا

ما ترک‌ها به کار ساختمانی غیراساسی و نیم بند و نصف و نیمه‌ای که مثلا شامل برداشتن یک دیوار یا گذاشتن یک پنجره اضافی برای اتاق یا ترمیم گچ‌کاری و نو کردن سیمان‌ دیوار و کف حیاط و کارهائی از این دست می‌گوئیم پاسینکا! ظاهرش هم این است که کلمه ریشه روسی داشته و از …

قاب عکس

آن سال‌ها تازه خواندن و نوشتن یاد گرفته بودم. معلم کلاس دوم ابتدائی‌مان که خدایش بیامرزد، تکلیف داده بود که روزنامه و مجله بخوانیم. و دورِ کلمه‌های خاصی مانند “برای” “ایران” و… خط بکشیم و مگر روزنامه و مجله مثل الان بود که فراوان باشد؟ باید روزنامه می‌خریدیم و کسی هم نبود که برایم روزنامه …