گفته بود «فکر کن یکی از بزرگترهای فامیل، مهمان رودربایستیدار برایش آمده و دور و بریهای نزدیکش هرکدام یک سمتند و کسی دم پَرش نیست که دست کمک بهش برساند و فکر کرده حالا که فلانی و فلانی و فلانی نیستند، میتواند روی تو حساب کند. و یا چون فلانی و فلانی و فلانی نیستند، …
ما اهالی خوی – و شاید باقی شهرهای آذری زبان- جمع و جور و امن و غیرقابل نفوذ و محصور بودنِ خانه را به قوطی کبریت مثال میزنیم. مثلا اگر بخواهیم بگوئیم دیوارهای خانهمان آنقدر بلند است که دزد نمیتواند قلاب بگیرد و بپرد داخلش یا بگوئیم چفت و بست درب و پنجرههای خانهمان محکمند …
و اما سوغاتی. سوغاتی در فهم منِ عوام، عبارتست از کالائی خاص که با مواد اولیه و فنآوریای خاص در شهر و منطقهای خاص تولید میشود و تولیدش در شهر و منطقهای دیگر به دلیل نبود مواد اولیه یا نبود فنآوری ساخت، ممکن نباشد و اگر هم باشد، ساختن و تولید کردنش قرین به صرفه …
برای رمی روز سوم، اول بنا بر این بود که بعد از اذان ظهر چادرها را به مقصد جمرات ترک و بعد از رمی، پای پیاده برگردیم هتل. یعنی علاوه بر منا، در داخل شهر هم دور و بر سه کیلومتر در گرمترین ساعت روز باید پیاده میآمدیم. به تمهیدِ حاج محمدِ مدیر، بعد از …