اِقرَ‌أ كِتابَك

پس و پیش

در فقره‌ی بازدید از روی‌داد فرهنگی نمایش‌گاهِ بین‌المللی کتابِ تهران و حواشیِ آن می‌فرمود: “مفتخرم که؛ هیچ سالی نبوده که حقیر مِن‌قبل حضور حضرت “ره‌بر” از نمایش‌گاه بازدید کنم. و این یعنی این‌که “من” جا پای جای ره‌بر گذاشته و می‌گذارم! و گامی جلوتر از قدم ایشان برنمی‌دارم!!!”

ربطِ فنِّ نوشتن با قهوه‌ی فوری

“از صبحانه خوشم نمی‌آید اما باید تمامش کنم تا به قهوه برسم… زیر کتری را برای قهوه روشن کرده‌ام. قهوه‌ی فوری است. قهوه‌ی فوری می‌خورم چون برایم مهم نیست که چه مزه‌ای می‌دهد، تنها چیزی که می‌خواهم تکانه‌اش است و نمی‌خواهم منتظر دم کشیدن و چکه کردنش بمانم. قهوه‌ی با دستگاه نمی‌خواهم چون شاید خراب …

عرصه‌ی سی‌مُرغ جولان‌گهِ توست؟

“از بهشتی پرسید؛ روحانی هم می‌تونه تو شورای شهر بره؟ گفت: روحانی همه جا می‌تونه بره به شرط اینکه علم اون‌جا بودن رو داشته باشد نه اینکه تکیه‌اش به علوم حوزوی باشه. گفت: صرفِ روحانی بودن به فرد صلاحیتِ ورود به هر کاری رو نمی‌ده!” – – – – می‌گویم: صِرفِ آدمِ خوب بودن و …

دور دنیا در هشتاد روز

از الآن تا روز انتخابات کم از هشتاد روز مانده. دور دنیا را هم که بخواهی به سرعتِ “آقای فیلیس فاگ” بگردی، در هشتاد روز تمام می‌شود. یعنی به عوض وقتی که صرف می‌کنید برای دوره چرخیدن محله به محله برای اخذ حمایت زعمای قوم و ریش سفیدها و معتمدین و لابی‌های شبانه و نصف …

نگذاشتند درست کار بکند!

یک‌روز امام (ره) به من فرمودند: من به سه دلیل از فوت دکتر شریعتی متأسف هستم. یک این‌که، ای‌کاش ایشان با آن قدرتِ بیان و احاطه‌ای که بر کلام و نفوذی که بین شنوندگان داشت؛ توجه خود را صرفا به نسل دانشگاهی معطوف نمی‌کرد و همه‌ی جامعه اعم از روحانی و بازاری را در نظر …

گویند که هم‌صحبتیِ حور خوش است…

محل قرارت دل کتاب‌خانه‌ای باشد پر و پیمان از ادبیات کلاسیک و رمان و فلسفه و شعر و کتب قطور دائره‌المعارف و کلی جزوه‌ی دست‌نویس و کاغذ مستعمل و یک رو سفیدِ قابل استفاده برای پرینت نسخه‌ی نمونه‌خوانی و در بعد از ظهر کسل کننده‌ی آذر و در ابرناکی هوا و سوز ملایمِ مبشرِ زمستان …

تکنولوژیِ نو، لذتِ قدیم

کتاب‌های قدیمی خواندنی‌ترند! چرا؟ چون به معنای واقعی کلمه، حروف‌چینِ چاپ‌خانه، دانه به دانه، حرف‌ها را کنار هم می‌چید و تا یک صفحه تمام شود، دست و چشمش کلی لابلای خانه‌های سرب اندود میز حروف‌چینی می‌گشت و کلمه به کلمه‌ی کتاب را در هم می‌تنید. تایپ اگرچه زحمت کم و سرعت عمل بالا و قدرت …

امید

به آن‌چه امید نداری، امیدوارتر باش از آن‌چه به آن امیدواری. که برادرم موسی بن عمران – که درود خدا بر او باد – برای آوردن آتش بیرون رفت و خدا با او به پیام‌بری سخن گفت… – – – پیام‌بر اعظم. صلی‌الله‌علیه‌وآله. کنزالاعمال. حدیث۵۹۰۴

حُسن ختام

برای من که در به در دنبال نشانه‌ام، حُسن ختامِ کار نیمه تمامی که از سال فتنه آغاز شده بود و به روز سیزدهم رجبِ ام‌سال، همتِ اتمامش روزی‌ام شد، هیچ پایانی خوش‌تر از نهم دی نمی‌توانست باشد. باشد که همه روز و همه سال و همه جا از بلا و ابتلا به سلامت عبورمان …

کیست این پنهان مرا در جان و تن!؟

یقین دارم این کلمات زیبا و استعاره‌های نو و ترکیب‌های تازه هیچ کدام ساخته‌ی طبع لال من نیست این‌ها همه فیض روح‌القُدُس‌اند که باز مدد فرموده که کار عیسائی از آن‌ها عجب نیست یقین دارم کلمه به کلمه‌ی کاری را که جواز شروعش را به سیزدهم رجب امضاء کرده‌ای را می‌خوانی و خوانده‌ای و خواهی …