گفته بود “برای رسیدن باید دست به دامان کسی شوید که به خدا نزدیک است. یکی مثل همین شهداء” و گفته بود “شهداء رسانائیِ فوقالعادهای برای انتقال فیض خدا دارند” و گفته بود “شبهای قدر از شهدا و مزارشان غافل نباشید… .”
روایتی از حیات و شهادت سیدالشهدای انقلاب اسلامی، دکتر سیدمحمد حسینی بهشتی. دو روز از آبانِ پُر از بارانِ سالِ ۱۳۰۷ خورشیدی گذشته، در محلهی لِنجان اصفهان پسری پا به دنیا گذاشت که اسمش را «سیدمحمد» گذاشتند. پدرش میرفضلالله حسینی بهشتی روحانی نیک نفسی بود که مردم به یُمنِ اثری که در نفَسِ حقش دیده …
دلم هر بار یاد مظلومانِ غواصِ شهید میافتد، میگیرد. در غربت در اوج مظلومیت و سمت، با تمام سنگدلی با دستهای بسته، فرشتگانِ از آب گذشته… نمیدانم چه حکایت غریبی دارد آب. داستانش با موسای نبی وقتی در آب رها شد و وقتی مردمش را از آب گذراند. با یونس در بلای موجهای سهمگین و …
برای دلیریهای دریادار دوم شهید ناصر فراهانی. رضواناللهعلیه “فراهانی” ابتدا برای من نام جدید کوچهی وزیری بود در بلوار ولیعصر (عج) که بعد انقلاب عوض شده بود و بیهیچ زمینه و اطلاع دیگری فکر میکردم لابد این نام را برای پاسداشت یاد و نامِ “قائم مقام فراهانی” که استاد امیرکبیر بود و پایهگذار بسیاری از …
میگفت: وقتی به امام گفتند اینها از بنیاد شهید رسیدهاند خدمتتان برای دستبوسی و گرفتن سفارش، امام سرش را بالا آورد و نگاهش را دوخت توی نگاهم و گفت: “تکلیف معلوم است؛ خون شهداء تکلیف را برای همه روشن کرده… .”
“ما یکصد و هفتاد و پنج نفر بودیم بیست و هفت سال رقصیدیم با ماهیها در کربلایی که مالامال از آب بود. ”
وقتی ساک کوچکش همراهِ جنازه آمد، تویش یک تکه کاغذ کوچک بود. کل وصیتنامهی شهید شانزده ساله* هماین یک جمله بود: “حیف نیست در زمانِ شهادت و وقتی که پنجرهها برای پر گشودن باز است، آدم با مرگ بمیرد…؟!” – – – – – – *. شهید سیدرضا سیدارونقی
در شگفتم از کار دنیا که روزی روزگاری صد و هفتاد و پنج غواص شهید، با دستهای بسته توانستند از شرف و غیرت و آزادگی ایرانمان دفاع کنند و حالا حضرات با دستهای باز هر آنچه را که به دست آوردهایم را از دست میدهند و بعد پذیرفتن بازدید “کنترل شده” از تاسیسات نظامی و …
کتابم را خوانده بود. من را که دید دستم را گرفت و گفت: “علی” بود و فلانی و فلانی و فلانی. شب و روز با هم بودند. الآن اما اگر علی مانده بود دورشان را خط میکشید. بعد بلافاصله درآمد: علی که نمیتوانست بماند. اصلن ماندنی نبود. نمیتوانست بماند. دنیا برایش تنگ بود. کاسهاش همآن …
فضای جامعهی ما همیشه باید مملو از یاد و عطر و حضور شهدا باشد. روحیهی ایثار و شهادت باید در لابهلای اجزای جامعه رسوخ کند. نام مردانِ مردی که حماسهی هشت ساله آفریدند باید همیشهی خدا مقابل چشمانِ ما باشد. شهید را باید به دل سپرد و نه به خاک. ما مدیونِ ایثار و حماسهای …
