هر بار که به مناسبتی و کاری که در ظاهر هیچ ربط مستقیم و غیر مستقیمی به شما ندارند با دوستت بیرون می رویم، عهد وسط گردش شبانه و لذت از رانندگی در خیابان های آرام و بی سر و صدا و بی ترافیک، در بی ربط ترین نقطه ی شهر به شما، درست در …
این روزها این جا آنقدر شلوغ و پر حادثه و پر رفت و آمد است که نمی شود در گوشی با تو حرف زد. انگار این سرنوشت همه ی کلمات ِ بعد از این من است که باید! یک کنج خالی دلم بگذارمشان و مکتومشان کنم تا وقت معلوم و روز ِ موعود که مگر …
دی شب وقت پخش تکه ی هفدهم داستان شوق پرواز عباس بابائی، وقتی عباس، خجسته فر را بعد از اولین پرواز جنگی اش در آغوش کشید، کسی که بغل دستم نشسته بود و تا دلت بخواهد خیال پرداز است و ذهن قصه سازی دارد گفت: انگار او توئی و خجسته فر فلان دوستت! که هرجا …
از من می شنوید هر از گاهی – همیشه نه ها! فوق فوقش چند سال یک بار – برای کسی که دوستتان دارد و دوستش دارید طاقچه بالا بیائید. گیر و گورتان اتوماتیک رفع می شود! نشان به آن نشان که دی شب ناامید و بی حوصله و بی طاقت وقتی با مهدی رفتیم سراغ …
زنده گی جریان دارد! و در جریان بودنش خواستنی است. اما خیلی ها بی آن که بخواهند از گردونه ی زنده گی پرت می شوند… روزی هزار هزار آدم که سر دست می گیریمشان و پرت شدنشان را که مرگ می نامیم، به عزا می نشینیم! اما من آدم هائی را سراغ دارم که سال …
دوست دارم شبیه تو شوم شبیه کلمهای که خدا دوستش دارد؛ شهید
بسمالله الرحمن الرحیم برادر عزیز و عقل منفصل و مکمل وجود و دورِ نزدیک و دوست ارجمند، حضرت بهشتی دام عزه. مدتی است که گفت و شنود با تو رو نداد. به علاوه صدها شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین هایل، در پیش داشتیم. سعی کردم یکی دو بار گزارش کوتاه و بلندی …
مادر دو شهید به من گفت: “من بچه هایم را خودم دفن کردم، در خاک گذاشتم و دستم نلرزید.” پدر چند شهید گفت:” اگر چند برابر این ها من بچه داشتم، حاضر بودم آن ها را در راه خدا بدهم.” این چه عنصری است؟ این چه جوهری ست؟ این چه برق درخشنده ای است که …
پرسید کف پاهایت از همان اول کار صاف بودند؟ گفتم: کف پاهایش صاف بود، کف پاهایم صافند! چپ دست بود، چپ دستم! قد بلند بود، قد بلندم! خوش خنده بود، خوش خنده ام! آدم بود! نیستم!!! یعنی نتوانستم بشوم… کفایت است یا باز هم بگویم؟ و گفتم: کف پای آدم صاف باشد تَه ش این …
شهـــداء در قهقهه ی مستانه شان و در شادی وصولشان در قهقهه ی مستانه شان و در شادی وصولشان در قهقهه ی مستانه شان و در شادی وصولشان در قهقهه ی مستانه شان و در شادی وصولشان… در قهقهه ی مستانه شان و در شادی وصولشان….
