ذکر

خیال او، ز عمر جاودان بـِــه

اگر ذرات و کائنات و روح و جسم همه اسباب مشیت الاهی‌اند و ابر و باد و مه و خورشید و فلک همه در کارند که من، که ما، عمر به غفلت هدر نکنیم و متذکر پدیده‌ها باشیم و به فکر باشیم و دنبال ربط اشیاء و اسباب و پیش‌آمدها و اتفاقات باشیم؛ نمی‌شود و …

اخلاص

(بدان ای طالب راه حق!) اخلاص در طاعت ترک ریا و انجام عمل است برای خدا. حذیفه یمان گفت: از رسول خدا(ص) پرسیدم که اخلاص چیست؟ رسول خدا(ص) فرمود: من از جبرئیل پرسیدم. گفت: من از خدا پرسیدم. مرا گفت: «اخلاص سری از اسرار من است. آن را در دل بنده‌ای می‌گذارم که او را …

یادگرفتنی‌ها

یاد گرفتیم که؛ برای گشودن گرهی که می‌شود با دست بازش کرد، نیازی به پای کار آوردن دندان نیست. یعنی؛ وقتی حرفی در شعاعی بیش از حد لازمش گسترده شود، تعداد نظرات و اِعمال سلیقه‌ها و انتظار افراد به شنیدن و عمل کردن به توصیه‌های نوعا خیرخواهانه، مساوی می‌شود با تعداد آن‌هائی که در جریان …

و او در ابتدا کلمه بود؛ مسیح! پسر مریم

عیسا که بیاید نور می‌آورد از آسمانِ چهارم و کلمه‌ی خدا را که او خود کلمه‌ی خدا بود؛ إِذْ قَالَتِ الْمَلَائِکَه یَا مَرْ‌یَمُ إِنَّ اللَّـهَ یُبَشِّرُ‌کِ بِکَلِمَهٍ مِّنْه اسْمُهُ الْمَسیح عیسَى ابْنُ مَرْ‌یَم وَجیهًا فِی الدُّنْیَا وَ الْآخرَ‌هِ وَ مِنَ الْمُقَرَّ‌بِین… + عیسا که بیاید سپاهی از اهل انجیلِ راستین را می‌آورد برای یاریِ مرد …

من و شما باید! عروج کنیم

مولوى مَثلى دارد، من از آن خیلى لذت مى‌برم؛ مى‌گوید: این آب‌ها همه‌ی پلیدی‌ها را پاک مى‌کند -«یطهر» – نجاست خبثى و نجاست حدثى، هرچه واردش بشود، برطرف مى‌کند؛ اما این آب براثر آن مراجعات فراوان که همه را تمیز مى‌کند، خودش کثیف مى‌شود. خوب، حالا چه کار کنیم؟ آب که کثیف شد، باید چه …

کربلا کعبه‌ی دل‌هاست؛ خدا می‌داند!

با هر پیامکی که می‌گوید بخت یارِ فرستنده‌ی پیامک بوده و توفیق تشرفِ اربعینی به آستانِ جانان و شهری در آسمان و پیاده‌روی نجف تا کربلا نصیب فرستنده‌ی پیامک شده دلم بیش‌تر گـُر می‌گیرد… و حسرتِ جان‌کاهِ دوری از اربعینِ ام‌سالِ سیدالشهداء چنگ در بغضی فرو خورده‌ام می‌اندازد. ای زائران کویِ دوست سفرهاتان به خیر …

نـــــــــور

بو سعید خراز می‌گوید: «ابلیس را به خواب دیدم، عصائی برگرفتم تا وی را بزنم، بدان باکی نداشت و نترسید، هاتفی آواز داد که وی از این نترسد، وی از نوری ترسد که در دل باشد.» کیمیای سعادت. امام محمدغزالی

برات

الهی به حق ساقی بده جامی زآن شرابِ نورانی که چهل روز نگذشته دمی بیاسائیم در جوارِ روحانی و ختمِ ساغر را در جوارِ عالم پناهِ حضرتِ سقا، میهمانِ اربعین سیدِ شهیدان باشیم. همین. آمین یا رب العالمین!

تو در جانِ منی؛ من غم ندارم!

سحر آمدم به کویت که ببینمت نهانی «اَرنی» نگفته گفتی دو هزار «لَن تَرانی» – – – چو رسی به طور سینا «اَرنی» مگو تو بگذر که نیارزد این تمنا به جواب «لَن تَرانی» – – – چو رسی به طور سینا «اَرنی» بگو تو مگذر چه خوش است از او جوابی چه «تری» چه …