کاش شب که برمیگردیم از گره زدن سبزی و آشتی با طبیعت و در به در کردن خرافه ی روز سیزدهم، کسی در شهر مانده باشد تا همه ی بت ها را بشکند… آن سان که شهر از نحوست نبودنت خلاص شود… جشن شکوفا شدن بهار و بازگشت به دامن طبیعت پس از زمستان، کِی …
برای برگشتنت دست به دامان بهاران شده ام حضرت باران! با همین بهار برگرد… ==== پ.ن: عنوان عاریتی است از اینجا(+)
کم پیدایش می شود و وقتی هم که بیاید آمدن و رفتنش به قاعده ی عبور برق است از دل رعد. تند و سریع و بی ایستائی. در آن وقت محدود که می آید و می رود به هر طریق که ممکنش باشد حالی هم از ما می پرسد. شده در بین طوفان بعد از …
امسال هم به ته رسید و سررسید جلد قرمز من بی آن که به قدر یک خط جای خالی داشته باشد، به صفحه ی بیست و نُهم اسفندش… یعنی امسال هم به سر رسید و دل به دلدار نرسید… شاید طالع ِ نحس ِکوکب ِ بخت ما زمینی ها که تمام هزار و سی صد …
حالا بین این همه هوادار و خاطرخواهت ما که به چشم نمی آئیم! هزاری هم دم و دستگاه و سر و شکل و بر و رویمان را برای روز نو و عید و “تــو” که منظور اصلی نوروز و بهار و شکوفه ای، آراسته باشیم و چراغان کرده باشیم و نونوار کرده باشیم… مهم بودن …
روزهای آخر سال مردم ِ خوش حال، وقتی همه چیزشان را نو می کنند و با بحران ِ جا برای آمده های نو مواجه اند لاجرم باید کهنه های دل آزار را جوری از سرشان باز کنند که جا برای نو نوار ها فراخ تر شود. خانه ها را بتکانند و بسابند و بروبند و …
هوا هی سرد و گرم می کند تا زایش دوباره را یادمان بیاندازد. تا یادمان بیاندارد در پس این همه روز تکراری و کم آفتاب، اتفاقی در شُرُف وقوع است. هر اسفند که نفس روزهای آخر تقویم به شماره می افتند، یاد شعر مرحوم سلمان هراتی می افتم که تا عمر داشت، آمدن هیچ بهاری …
می رسم به این جا که می فرماید: أَیْنَ مَا تَکُونُواْ یَأْتِ بِکُمُ اللّهُ جَمِیعاً * یعنی: هر کجا باشید، خدا همگی شما را میآورد (و جمع میکند). بعد جـــائی می خوانم: مراد از «همگی شما»، یاران قائم علیه السلام است در وقت ظهور. و فکر می کنم خدا که قیدی نگذاشته در نوع نفراتش …
می گفت بعد نماز صبح چرتش گرفته. در گرگ و میش سحر و خلسه ی خوشایند خواب نیم بند ِ آن، دیده تو را و من را و نفر سوم مان را که نشسته ایم دور هم و بساط بگو و بخندمان به راه است. نگفت ولی فهمیدم حتی حسودی اش هم شده به خنده …
حضرت آقا امروز زینت تازه ای به بیداری اسلامی داد. فرمود مغتنم است تقارن آغاز بیداری در ماه ربیع الاول، و قرینه کرد بهار بیداری اسلامی را با ماه مبارک ربیع ِ اول و میلاد خجسته ی پیامبر رحمت. علیه صلاه المصلین. أغتنم فرصه شهر ربیع الأول ، واقتراب أسبوع المولد النبوی، والذکرى الأولى لربیع …