معتقدم نعمت تنفس در اتمسفر جمهوری اسلامی، موهبت بزرگیست ثمرهی خونهائی که پای آرمانها ریخت و ضامن دوام آنها شد. و معتقدم شکر این عطیهی کبیر و این هدیهی گران، نیست مگر تلاش و تلاش و تلاش و نایستادن و نومید نشدن و ساختن و آباد کردن. و معتقدم فردای قیامت باید پاسخ داشته داشیم …
سالِ نو یعنی؛ تـــــــــــــــو!
سال نو نمیشود… بهار نمیرسد شکوفه از دلِ شاخه جوانه نمیزند تا تو نخواهی تا تو نیائی. بیا و بهار را به ثمر برسان؛ یا ربیع الانام… . آنسان که قیصر میگفت: “بهار آن است که خود ببوید نه آنکه تقویم بگوید”
در عهد حکومت شیاطین بر کرهی خاکی و در زمانهی از رونق افتادن سکهی یاد خدا، مردی از خویش برآمد و کاری کرد کارستان. مردم را از دورترین نقطهی آفریقا تا قلب فرانسه و آمریکا و شوروی به تأمل این معنا واداشت که میشود خدائی بود و حکومت کرد. مردی که عبای مشکی میپوشید و …
بعید است عبداللهِ سعودی، هماین دیروز مرده باشد. نعش پادشاه چه بسا چندین و چند روز توی سردخانهی بیمارستان مجهز و مدرنی که به اسم خودش در ریاض ساخته بود ماند تا به وقتش تیتر یکِ خبرگزاریهای اطراف و اکناف عالم شود و خبرش را روز جمعهای درز دهند که در نظر شیعیان روز فرج …
یک هفته قبلِ اربعین خودشان را رسانده بودند کربلا. توی هنوز خلوتیِ حرم، با فراغ بال زیارتشان را که کرده بودند آمده بودند نجف و بعد کاظمین و احتمالن سامراء و باز برگشته بودند نجف که این بار پیاده زائر اربعینِ امام شهید شوند. حالشان خوب بود. نشسته بودند به استراحت و چای و عمود …
تجربهی زندگی در بین مردمی که خط مشترکشان عاشقی کردن است و راهشان منتهی به کعبهی شش گوشهای که دنیا بر مدار آن میچرخد، به یک خط و چند خط روایت از دیدههای محدود، نمیتواند بگنجد. زیستن در اتمسفری که اکسیژن آن جذبهی عشق حسین است را فقط باید تماشا کرد و بس. و جز …
به حرمت پرچم سرخِ هزار و سیصد و چند صد ساله به سوزی که در جان نوحههای ناب حسین است به اشکی که هر بار و هزار بار با شنیدن نام جدت از گونهها فرو غلطیده به اراداتی که در دل تک به تک شیعیان حسین بن علیست از صبر بگذر و در آمدنت شتاب …
برف بارید در دور از انتظارترین ماه سال. بس که بر خلاف شهرتِ اقلیمِ آذربایجان و شهر ما، در این سالها بارش رحمت سپید الاهی تا دی و بهمن به تأخیر میافتاد و این همه بار دیر باریدنش، دیگر خیال همهمان را از سرمای قبلِ آذر و آبان آسوده بود و ناامید کرده بود. مگر …
اعتیاد واژهایست منفی که هیچ جا کارکرد و بار مثبت ندارد. اعتیاد را به قرینهی معنا چنین تعریف کردهاند که؛ “به لحاظ مفهومی٬ بیماری اعتیاد یک بیماری اصلی٬ مزمن و عصبی است٬ که در اثر عواملی ژنتیکی٬ فیزیولوژیک و اجتماعی رشد و بروز پیدا میکند٬ به طوری که وجه مشخصهی این بیماری اختلال در کنترل …