Month: مرداد ۱۳۹۲

و ارزقنی حج بیتک الحرام؛ فی عامی هذا و فی کل عام…

هر بار که دم افطار و هنگامِ زمزمه‌ی زیر لبِ دعای قبل گشودن روزه می‌رسم به آن فقره‌اش که می‌خواهد از خدا که رزقِ حجِ بیت‌الحرامش را روزی‌ کند و یادِ پارسال می‌افتم که چه ذوقی داشتم آن‌وقتی که به این‌جای دعا می‌رسیدم و غرور برم می‌داشت که به اراده‌ی خدا چند ماه دیگر لباس …

و ما ادرئک ما لیله القدر..

ربنا خوانی دم افطار شب‌های ماهِ مبارک که از پانزده نوبت بگذرد و عید میلاد کریم آل بیت علیهم‌السلام برگزار شود و ماهِ تمام و کمالِ جا خوش کرده در طاق آسمان از منزلِ بدر به در آید و به لاغری گراید، بوی شب‌های قدر در شب و روزهایمان می‌پیچد و دل‌هُره‌ی این‌که؛ یا رب! …

کریم کاری به جز جود و کرم نداره…

آخر یک‌روز می‌رسد که برای‌تان حرم و برای حرم‌تان گنبد بسازیم. یک گنبد بزرگ. حتا بزرگ‌تر از گنبد بالای مزار امامان سامراء. برای شما که اولین امامِ مدفون در بقیعید و کریم آل بیتِ رسول خدا. گنبدی سترگ و بر فراز، به نشانه‌ی جودی که داشتید و کرمی که خرجِ اهلِ مدینه و اهل عالم …

برای چشمان قشنگِ آرمیتا

من کار به ترکیبِ دولتِ آینده ندارم. کار به سهم‌خواهی و باج‌خواهی و خط بندی و تعیین و کشف این‌که رئیس‌جمهور ِ منتخب، با اصحاب اصلاح است یا نه و چه‌قدر معتدل است و آیا ام‌روز اعتدال به درد انقلاب می‌خورد یا نه، ندارم! کار ندارم که وزیر نفت از کارگزاران خواهد بود و یا …

یاد

درست در گرمائی مثل حرارت این روزهای گرم در جائی که من بودم و تو اتفاقی افتاد که کوتاه بود و بلند. کوتاه بود به قاعده‌ی چند نگاه و چند نوبت چشم بر هم زدن و بلند بود عینِ گیسوی افراشته‌ی باد در دلِ درازیِ شبِ یلدا. ام‌روز اما نه دلی مانده و نه گیسوی …