Month: آبان ۱۴۰۱

برای برادری که امیر بود….

پ یکی از چند حرف از بین ۳۲ حرف زبان فارسی است که خیلی کم در اول اسم و فامیل آدم‌ها می‌آیند و نمی‌دانم چرا. و آن‌قدر کم تکرار که در دفترچه تلفن‌های قدیمی در هیچ دوره‌ای از تاریخ، صفحه اختصاصی برای خودش نداشت و همیشه‌ی خدا سربار حروفی مثل ب و ت بود و …

چله

پارسال همین موقع، عزیزِ نزدیکِ جانی پرسید؛ «سال دیگر همین موقع، وقتی ۴۰ را رد کردی، لابد برانگیخته می‌شوی! بنظرت خدا تو را در چله‌ی سال‌های عمرت به چه رسالتی مبعوث کند که نه سیخ رسالتش بسوزد و نه کبابِ رسولش؟» عزیزِ نزدیکِ جان، برخلاف معمول که مرا دچار سوال سخت و کنش و کرنش …

برادریِ خیر و شر

جمعه بعد از ظهرست. خلوت‌ترین زمان ممکن برای کسی که هفت روز هفته و ۲۴ ساعت شبانه‌روز تلفنش یا زنگ می‌زند و یا زنگ می‌خورد. خاموشی زنگ تلفن، با تماس امام جمعه به هم می‌ریزد. معمول این است که برای کارها و هماهنگی‌ها، از دفترش زنگ می‌زنند و این‌که در این ساعت خلوتی، امام جمعه …