سؤال اساسی من این است:
اصلن چرا باید با شیطان سر یک میز نشست و فرعونیت شیطانیاش را به رسمیت شناخت تا توهم سلطهاش گل کند و قمپز در کند که؛
همهی گزینهها روی میز است!
یا که؛
گزینهی نظامی روی میز است!
و اصلن چرا وقتی اتکای به نیروی درونزای انقلابی میتواند هزار و یک گره کور و کوچک و بزرگ را به راحتی آبِ خوردن از هم باز کند؛
چشمِ امید به رفع ظلمِ تحریم دوخت؟
و چرا باید برای رفع ظلمِ ظالم، با او از در دوستی در آمد که؛ مگر از سر لطف و به شیوهای صدقه گونه و قطرهچکانی چند هزار دلار از پول ملت را آنهم با هزار ناز و کرشمه آزاد کند و آن – کاملن بر حسب اتفاق – مصادف شود با روز یکشنبه که بانکهای آنور آب تعطیل باشند و کار موکول به یک روز بعدتر شود و بعد یاوهای دیگر سر داده شود که؛ دولت ایران با پولی که آزاد شد سبد کالا به مردمش داد و هزار مهمل و یاوهی دیگر!
اصلن تزریقِ چند میلیارد دلار چه تأثیر مستقیم و غیر مستقیمی میتواند و میتوانست روی اقتصادی چند هزار میلیارد دلاری ایران داشته باشد؟
و تا کی قرار است با شیطان از در سازش در بیائیم و نگرانِ برهم خوردن اتویِ توافق هزار اما و اگر دارِ ژنو باشیم؟
دیدگاهها
من فکر نمی کنم اتکای به نیروی درونزای انقلابی میتواند هزار و یک گره کور و کوچک و بزرگ را به راحتی آبِ خوردن از هم باز کند؛اگر باز شدنی بود تا حالا شده بود نه اینکه هر روز موج تازه ای از فقر و فحشا و رشوه و ارتشا و اختلاس و بیکاری توی مملکت به راه بیفته.
ما هنوز محصول خورومون سمند و ۴۰۵ هست با استانداردهای مربوط به سی سال قبل.وضع راهها و جاده هامون هم که مشخصه.تولید بنزین داخلیمون هم بزرگترین عامل آلودگی هواست.
نیروهای انقلابی صادق و کارکن و مومن و متعهد دیگه وجود ندارند برادر .از سال ۱۳۶۸ که امام رفتند همه تغیییر کردند.
جسارتا بندهی حقیر فکر میکنم؛
آرمانهای آسمانیِ امام با مرگش از بین نرفته و نمیرود.
فکر میکنم؛
اگر عیب و علتی هست که هست!
از مسمانی ماست… .