گفت؛ “عباس” را اگر با حساب ابجد ببینی، معادل “بابالحسین” میشود. یعنی راهِ ورود به ملکوتِ متعالیِ حسین علیهما سلام. یعنی برای رسیدن به خیمهی امام شهید راهی به جز عباس نیست. و این است که قرآن فرموده به خانهها از بابشان وارد شوید؛ وَ أْتُوا الْبُیُوتَ مِنْ أَبْوَابِهَا
نفر اول لیست زائران و نفر اولی که مدارکش را کامل کرده بود برای ثبت نام، فاطمه خانمی بود پیرسال که همراه نداشت و مشتاقترینِ زائران بود و اولینِ آنها برای هر دعوتی که از کاروان صورت میگرفت. پای ثابت و سرحالِ جلسات و بیتابترین برای رسیدن وقت پرواز و رفتن و رسیدن به مکه. …
دو نفر از عواملِ اجرائیِ مجموعهمان در هتل مکه، در همان شغلی که در ایران به آن مشغول بودند، به کار گرفته شده بودند؛ حاج رحمان انباردارِ مجموعه و حاج نَجات سرآشپز رستوران. و نَجات را با فتحه، به عمد نوشتم که قرائتِ آذریِ اسمش باشد. یعنی همان طوری که آنجا صدایش میزدیم. حاج نجات …
و امشب شب آخری بود که در این سفر میهمان اقلیمِ قبلهایم. و یار نادیده سیر چه زود گذشت؟ ساعتی از شب گذشته مهیا شدم بروم مقام. (و این لغتی است که عوامالناس آذری زبان برای حرم و اماکن مقدسه استعمال میکنند.) دلم برای دیدنِ دوبارهی کعبه پر میکشید. اتوبوسها دیگر نه به ترتیب و …
شیفت شب، از ساعت ۱۲ شروع میشود تا ۶ صبح که مدیر ایرانی هتل یا معاونش بیدار شوند و مجموعه را تحویل بگیرند. کنترل و امضای برگه تردد اتوبوسهای شهری که زائران را به حرم میبرند و میآورند، تحویل گرفتن نان و میوه و سبزیِ فردا و نظارت بر تخلیهی فاضلاب هتل و رفع و …
اهل معنا گفتهاند که رزق حج را در شب قدر مینویسند. اما تقدیر انسان که جزئی از چرخه طبیعت است، لاجرم باید تدریجا محقق و پخته شود و لابد برای همین است که میگویند از فردای شبِ قدر برای درکِ شب قدرِ سال آینده برنامه بریزید. و حکما باید تنور داغ نگه داشته شود تا …
حسین، هم اسمِ من و جوانترین زائر کاروان است. همان که جای پدرش و به نیابت از او آمد و تا آخرین روز در تلاش بود که پزشک کاروان را مُجاب کند که برای پدرش جواز سفر صادر کند و نتوانست. تنومند و قد بلند و خوش سیما، از خوی که با اتوبوس راه افتادیم، …
به غیر از من، باقی حجاجی که این ایام در سرزمین وحی یکجا جمع میشوند، از نخبگان امت اسلامند. خاصه نخبهی اقتصادی و اجتماعی. اسلام در هزار و چهارصد سال پیش، وقتِ تشریعِ احکام و شرایع و واجبات و محرمات، وقتی امر فرموده که هر کسی که توانش را دارد، سالی یکبار حول محور کعبه …
شانزده سالِ پیش، وقتی عمو به طور غیر مترقبهای مسافر قبله شد، هیچ آمادگیای نداشت برای درک این فیض بزرگ. عمو که میگویم، یعنی دوستِ صمیمیِ بابا. یعنی همهی دوستان صمیمیِ بابا برای من عمو هستند و اسمشان توی گوشیام نه به اسمِ فامیل که به عنوان ذخیره شدهاند؛ عمو… .عمو جعفر. عمو محمود. عمو …
هر زائر خانهی خدا که در هر کاروانی ثبتنام کند، باید قبل از سفر و برای اخذ مجوز سفر، از چند خان عبور کند. از توانائی و استطاعت مالی و موقعیتی که بگذریم، باید مشکل ممنوعالخروجی نداشته باشد، معتاد به اقسام افیون نبوده باشد و مهمتر از همه، توان و قوت جسمی برای سفرِ سختِ …
