جماعت خدا

فرجام

آفرین به مجلسی که از آغاز تا فرجام رسیدگی‌اش به برجام بیست دقیقه هم طول نکشید و با رآیی که داد لابد! بیست گرفت و عجبا از بهارستان نشینان که خاطره‌ی تلخ بیست و یکم مهر را دوباره در حافظه‌ی تاریخی مردم زنده کردند و روز تصویب برجام‌شان با روز تصویب کاپیتولاسیون هم‌روز شد… . …

روزی توخواهی آمد

به عشق و امید روزی که بیاید و یک دل سیر، لذت حج و رمی و حلق و وقوف و بیتوته را در امن و امان بچشیم؛ انگار که این آیه دوباره و از نو نازل شود: «لَتَدْخُلُنَّ الْمَسْجِدَ الْحَرَ‌امَ إِنْ شَاءَ اللَّـهُ آمِنِینَ مُحَلِّقِینَ رُ‌ءُوسَکُمْ وَ مُقَصِّرِ‌ینَ لَا تَخَافُون»

شبِ جُهَنی

گفته بود “برای رسیدن باید دست به دامان کسی شوید که به خدا نزدیک است. یکی مثل همین شهداء” و گفته بود “شهداء رسانائیِ فوق‌العاده‌ای برای انتقال فیض خدا دارند” و گفته بود “شب‌های قدر از شهدا و مزارشان غافل نباشید… .”

بهای بهشت

روایتی از حیات و شهادت سیدالشهدای انقلاب اسلامی، دکتر سیدمحمد حسینی بهشتی. دو روز از آبانِ پُر از بارانِ سالِ ۱۳۰۷ خورشیدی گذشته، در محله‌ی لِنجان اصفهان پسری پا به دنیا گذاشت که اسمش را «سیدمحمد» گذاشتند. پدرش میرفضل‌الله حسینی بهشتی روحانی نیک نفسی بود که مردم به یُمنِ اثری که در نفَسِ حقش دیده …

کاخی برای امامِ کوخ‌نشینان

“امام اشرافی‌گری را با تلخی رد می‌کرد؛ …طرف‌داری از مستضعفان شاید یکی از پر تکرارترین مطالبی است که امام بزرگوار ما در بیاناتشان گفتند؛ این یکی از خطوط روشن امام است؛ این یکی از اصول قطعی امام است! دوری از خوی اشرافی‌گری و خوی تجمّل‌گرایی و عمل در این جهت… از نظر امام یک امر …

دلیر دریادل

برای دلیری‌های دریادار دوم شهید ناصر فراهانی. رضوان‌الله‌علیه “فراهانی” ابتدا برای من نام جدید کوچه‌ی وزیری بود در بلوار ولی‌عصر (عج) که بعد انقلاب عوض شده بود و بی‌هیچ زمینه‌ و اطلاع دیگری فکر می‌کردم لابد این نام را برای پاس‌داشت یاد و نامِ “قائم مقام فراهانی” که استاد امیرکبیر بود و پایه‌گذار بسیاری از …

تکلیف

می‌گفت: وقتی به امام گفتند این‌ها از بنیاد شهید رسیده‌اند خدمت‌تان برای دست‌بوسی و گرفتن سفارش، امام سرش را بالا آورد و نگاهش را دوخت توی نگاهم و گفت: “تکلیف معلوم است؛ خون شهداء تکلیف را برای همه روشن کرده… .”

با مرگ نمیرید؛ حیف است!

وقتی ساک کوچکش هم‌راهِ جنازه آمد، تویش یک تکه کاغذ کوچک بود. کل وصیت‌نامه‌ی شهید شانزده ساله* هم‌این یک جمله بود: “حیف نیست در زمانِ شهادت و وقتی که پنجره‌ها برای پر گشودن باز است، آدم با مرگ بمیرد…؟!” – – – – – – *. شهید سیدرضا سیدارونقی