سن و سالی نداشتند. تو فکر کن مثلا ده دوازده ساله. با لهجهی غلیظ عربیِ عراقی که غالب حروفشان «شین» و «چ» و «حاء» دارد و تند و تند حرف میزنند و باید برای فهم کلماتشان بخواهی که (فُصحَه) تکلم کنند که بفهمی چی میگویند. تا کنار موکبشان توقف کردیم با شوق دویدند سمتمان که …
تجربهی زندگی در بین مردمی که خط مشترکشان عاشقی کردن است و راهشان منتهی به کعبهی شش گوشهای که دنیا بر مدار آن میچرخد، به یک خط و چند خط روایت از دیدههای محدود، نمیتواند بگنجد. زیستن در اتمسفری که اکسیژن آن جذبهی عشق حسین است را فقط باید تماشا کرد و بس. و جز …
غرور تمام یک ملت متجلی در پرچمی است که تک به تک آحاد آن مُلک حاضرند جانشان را پایش بگذارند. پرچم نماد ایستادگی و پیروزی و فتح و نصرت نیز هست. وقتی خاکی فتح میشود، وقتی جائی نصرتی به دست میآید، وقتی پیروزیای اتفاق میافتد، این باز پرچم است که بالا میرود و به شکرانهی …
اربعین نمایش قدرت کاروانی بود پیروز و سرفراز که حتا در چنگال دژخیمانهی دشمن، جز زیبائی ندید و جز در راه حق قدم برنداشت. محشر صغرای شیعه که جاذبهی جادوئیِ مغناطیس محبت حضرت حسین ابن علی (علیهماسلام) در آن متجلی است و تا همیشهی تاریخ جاوید خواهد ماند. قرار عاشقانهی شیعیان و امامِ شهداء که …
میگفت: خدا اراده کرد انسان در قاب عالم جاری شود و رود شود و به دریا برسد. و تو اگر جاودانگی میخواهی – که میخواهی!- باید قاطی این جریان شوی تا به دریا برسی. میگفت: برای رسیدن باید از خود و از هرچه داری و از ارادهات بگذری و خود را در قاب ارادهی خداوندی …
میگفت: انسان خلق نشد مگر برای نیل به مقامِ انسانیت. به مقام توحید. به مرتبهی عبودیت. و تو فکر نکن که اینها را مفت بهت بدهند. تو اگر طالبی باید مقاوم هم باشی. باید حتا صبور هم باشی. باید بلا کشی بلد باشی و خوش باشی. باید از خود بگذری. میگفت: حسین (علیه السلام) که …
میگفت: کس را راه به مقام بندگی و عبودیت محض نیست الا به اینکه راهش از شاهراه حضرت شاه شهیدان عبور کند و زلفش به زلف ابیعبدالله گره خورد. میگفت: هماین است که حسین بن علی را “ابیعبدالله” -پدرِ بندهی خدا- نامیدهاند. میگفت: سر سلسلهی عبادِ مخلصِ خدا، حضرت ثارالله است و باید برای به …
حُر تا قبل روز عاشورا که به خیل فدائیان پیوست، دستش به خون مظلومی آغشته نبود. حُر وقتی که راه بر کاروان کربلائیان بست، چشم بر ادب فرو نبست و مقابل امام – حتا وقتی در صف مقابل بود- خاضع بود. حُر به دعوت کسی توبه نکرد و توبه را نه به عنوان راه فرار …
و کتاب کریم فرموده است؛ “کسانى که بناحق از خانههایشان بیرون رانده شدند گناهى جز این نداشتند که مىگفتند: «پروردگار ما خداست» و اگر خدا بعضى از مردم را با بعض دیگر دفع نمىکرد، صومعهها و کلیساها و کنیسهها و مساجدى که نام خدا در آنها بسیار برده مىشود، سخت ویران مىشد، و قطعاً خدا …
کسی به قدر حضرت آقا امید در دلها تزریق نمیکند و کسی به قدر ایشان، آیات نصرت و پیروزی برایمان نمیخواند و کسی مثل ایشان دلش به تحقق وعدهی حتمیِ الاهی قرص نیست که فرمود: وَ لَیَنْصُرَنَّ اللَّهُ مَنْ یَنْصُرُه! + و باز کسی نیست که مثل ایشان نبرد با صهاینهی نحس و نجس را …
