خوی از دیرباز محل تردد قافلهی تـُجّاری بوده که ابریشم را از شرق به غربِ عالم میبردهاند و تجارت و داد و سند، بستری بوده برای شکوفائی تمدن در شهری که هزار هزار سال از آغاز مدنیت در آن میگذرد. ششمین نشست برنامهی جهانی راه ابریشم که از چهارم اردیبهشت ماه در استان آذربایجانغربی آغاز …
جرقهی اصلیِ تصمیم برای جمع کردنِ بچهها دور هم را از سالها پیش در ذهن داشتم. سال پرحادثهی ۸۸ وسط آشوبهای فتنه، وقتی در به در تهران را پیِ کاری تحقیقی گز میکردم و پستم خورد به بهشت زهرا و قطعهی مطهر سرداران شهید و اول بار آنجا اعلانیهای دیدم که فرزندان شهید را فراخوانده …
“من این روزها را همیشه دوست داشتهام. خاطرهای ندارم از آن روزها اما، همیشه سرودهایش، شنیدههایم و تصاویرش برایم خوشایند بودهاند. این روزها بر شما مبارک… . امیدوارم اصل اساسی این «واقعه» محقق گردد و ما در آن نقشی داشته باشیم.”
وقتی هنوز عدد سینماهای ایران دو رقمی نشده بود، چرخ آپارات در خوی میچرخید و اولین سینمای استان در خوی افتتاح شده بود و مردم شهر مخاطب پردهی نقرهای سِحرانگیزی بودند که پای هنر هفتم را به خوی باز کرده بود. از دههی پنجاه و چهل و فیلمفارسی و فیلمهای عمدتا جنگیِ سالهای اول دههی …
خدمت آن دوست گرامی که بیآنکه راهی برای پاسخ به سوالی که پرسیده بود بگذارد، عارضم که؛ ذکر منبع مطلبی که از خواندنش لذت میبرید، جزئی از اصول اخلاقی خواندن و نوشتن است. غرض، این نامستند نگاری، در دراز مدت کار دست ما خواهد داد و رفته رفته باعث خواهد شد که اعتمادمان به خواندن …
روایتی از حیات و شهادت سیدالشهدای انقلاب اسلامی، دکتر سیدمحمد حسینی بهشتی. دو روز از آبانِ پُر از بارانِ سالِ ۱۳۰۷ خورشیدی گذشته، در محلهی لِنجان اصفهان پسری پا به دنیا گذاشت که اسمش را «سیدمحمد» گذاشتند. پدرش میرفضلالله حسینی بهشتی روحانی نیک نفسی بود که مردم به یُمنِ اثری که در نفَسِ حقش دیده …
– – – – – – اشتباه میکنید! من زندهام کتاب علی شرفخانلو + و دَرضیه؛ شهید علی شرفخانلو به روایت مادر + بیست و هشتمین نمایشگاه بینالملی کتاب تهران غرفهی انتشارات روایت فتح راهرو ۲۲ غرفه ۲۴
به فضل پروردگار، همت دوستان “خانه دانش و فرهنگ زریاب” باعث شده که امروز عصر برنامهای تحت عنوان نقد و بررسی کتاب “اشتباه میکنید! من زندهام” و رونمائی از کتاب “دَرضیه” که هر دو در باب حیات طیبهی شهید عزیزمان، علی آقای شرفخانلو به زیور چاپ آراسته شدهاند، در محل کتابخانهی سازمان تبلیغات اسلامی خوی …
آن اوائل که اینترنت و سایتهای اینترنتی متولد شده بودند و خبر ما از شبکهای به گستردگی جهان، محدود بود به خواندههایمان در صفحهی دانش و فنآوری روزنامهها، فکر میکردم سایت لابد برای در دسترس بودنِ بیست و چهار ساعته، نیاز دارد به کامپیوتری که او را سرور گویند این سرور باید همیشهی خدا روشن …
از جالبی روزگار هماین بس که آن دوست گرامی ما در غم نبودن گربهای که به آن انس گرفته، بنشیند و یک نصف روزِ تمام اشک بریزد و بریزد و بریزد و نذر و نیاز کند به برگشتن حضرت پیشی و دست به دامن هرکه که عقلش میرسد بشود برای اطلاع از سرنوشت جناب گربه …