Month: مهر ۱۳۸۹

فروش! بر حسب سلیقه شخصی

به نوشته روزنامه صهیونیستی هاآرتض، در اسراییل اخیرا زنانی که از کشورهای مختلف قاچاق شده اند با برچسب قیمت برای تن فروشی در ویترین به نمایش گذاشته شده اند. به نوشته این روزنامه، در ویترین فروشگاهی در “مرکز خرید دیزین گوف” در تل اویو پایتخت اسراییل تابلویی نصب شده که بر روی آن نوشته شده …

دلم برا حرمت پر می زنه…

شما را که می دانم یادتان هست. ولی من تا همین چند دقیقه ی قبل یادم نبود که هر سال مثل ام شبی که شب میلادتان است، سهم ما را سوا می کنید و پیمانه ی مان را پُر. حتی لبریزتر از سال های قبل. یادم نبود برات همه ی کربلا هایم را شما به …

برکت مجاورت کتبی

در طول نزدیک به ۲۰ سال، چه در زمان ریاست جمهوری و چه بعد از آن مرتب سعی کرده‌ام به منازل شهدا بروم و یک جلد کلام‌الله مجید نیز به آنها اهدا کنم، همواره مقید بوده‌ام که در پایان جمله‌ای که در کنار قرآن نوشته‌ام، آخرین کلمه نام شهید باشد تا نام و امضایم در …

پائیز

حالا که فکرش را می کنم که این همه عشق من به پائیز و برگ ریز از کجا و کی شروع شده می رسم به بعدازظهرهای پائیزی کتابخانه ی عمومی شهر که آن سال ها پشت موزه ی قدیمی بود. با ساختمان نمای آجری و سقف شیروانی با میز و صندلی های مندرس و زهوار …

بازآ که تا به خود نیازم بینی

خیر سرم بعد هرگز، کتاب دینی دست گرفته ام که مثلن شب جمعه است و ارواح مومنین آزاد و بلکه م حالی به روح و روان خودم و اموات و احیای منتسب به جمع! بدهم که عدل می خورم به ذکری که هرکس بخواندش خواب کسی که دوستش دارد را می بیند و ال می …

العجل

رفیقی داشتم که می گفت: هر چی که به ته ش برسه تموم می شه! و تاکیید داشت روی هر چی. حالا من حساب می کنم تَه صبر ما کجا باید باشد که هنوز به ش نرسیده ایم تا بی صبری امان مان را ببرد و چشم به راهی مان تمام شود!؟ از صبر که …

مرا کلمه ببار. لطفن!

توی دست و بالت اون تَه مَه های خورجینت کلمه یافت می نشود که ببارانی مان؟ ببین این جا را و این دل کویر شده را که سال هاست نباریده ای… ببین رد قدم های آخرین باری که از این حوالی رد شدی گم می شود لابلای آتشی که در گل ستانم افتاده… ببین بس …

بده ساقی آن می که حال آورد…

این درست که هر چه از دوست رسد نیکوست این هم درست که تو اول به ظرف آدم ها نگاه می کنی بعد پُرش می کنی. آن هم آن قدری که لب ریز نشود! اما اما فکر نمی کنی این همه اضطراب و فشار، این همه کار نکرده، این همه راه نرفته کمی فقط کمی …