هر از گاهی که روغن در روغندان چراغ گردسوز بالای طاقچهی اینجائی که ما هر شب میآئیم و فتیلهاش را آتش میزنیم و به روشنیاش چیزکی سرهم میکنیم و مینویسم و میرویم، ته میکشد و کمسو میشود و بقولی نوشتنمان نمیآید، کسی یا کسانی از گوشهای که هیچ رقم فکرش را نمیکردی، پیدایشان میشود و اظهار لطف میکنند که بلی!!! وبلاگت چنین است و چنان است و فلان پستت را خواندهایم و فلان عکست را دیدهایم و فلان و فلان…
و من سر ذوق میآیم که زود است هنوز که چراغ اینجا کمسو شود و خاموش و باید جوری بهتر مشق کرد و شیوهای نو تر و به سامانتر اندیشید…
این وسط دست دوستانی!!! که بهعوض ما لطف! میکنند و در وبلاگ و ایمیل این و آن پیام و کامنت و نقد و نظر میگذراند درد نکند!
قبلا (+/+) هم به عرض رسیده که اولن ما اینجا سر ِ بی مو میتراشیم و دومن ما را به عالم سیاست و سیاسیون و روابط بینشان کاری نیست… و الی الله المصیر!
همین!
دیدگاهها
بسم الله
عالمی نو باید ساخت و ادمی …
حاجی عزیز، این مسائل کمترین ترکش های این جبهه است!، آنهایی که تو را میشناسند میدانند که لحن بیانت چگونه است.پس نیازی به توضیح نیست،انهایی که تو را نشناخته اند هر چقدر توضیح بدی و پست جدید بگذاری فایده ندارد!…
اللهم افرغ علینا صبرا…
بسم الله
عاشقی به سبک خمینی کبیر !!
http://shahidekhoy.blogfa.com/post/60