بایگانی برچسب: سفر کربلا

اسیر فروشی

عرب‌ها به آبِ میوه می‌گویند عَصیر. یعنی که عصاره. به انار هم می‌گویند رُمّان. و سرجمع آب انار می‌شود؛ عَصیر الرُمّان و در محاوره که سر و ته کلمات زده می‌شوند آب انار را روی تابلوی آبمیوه فروشی می‌نویسند «عصیر رمان» و چون تشدید نمی‌گذارند معمولا بالای حروف مُشَدّدِه، رُمّان را رُمان می‌خوانیم و این …

دیدار یار مهربان در حرم

یکی از لذت‌های سفر اخیر دیدار مکرر و خیلی اتفاقی با یار مهربان و دانا و خوش بیانی بود که گوید سخن فراوان با آن‌که بی‌زبان است! آن‌هم در یکی از غیرمحتمل‌ترین اوقاتِ سفر؛ در مسیر برگشتن از جلسه مدیران کاراوان‌ها در نجف! ستاد عتبات در شهر نجف که لااقل دو نوبت در هر سفر …

۹۸٫۰۱٫۲۲

⭕️امروز دو تا جشن تولد داشتیم. یعنی جشن بود روی جشن و تولد روی تولد. تولد پسر ارشد امام شهید، حضرت سجاد علیهما سلام و سال‌گرد شهادت شهیدی که شهید شد تا خونش قاطی خون خدا شود و پسری باشد از پسران #امام_شهید. ⭕️و نه مگر این‌که امام سوم ما را امام شهید و اب‌الشهداء …

اینجا چراغی روشن است!

سال اولی که اربعین را پیاده تا کربلا رفتیم رفیق رزمنده‌ی خوش ذوق و با روحیه‌ای هم‌پایمان بود که علاوه بر کوله‌ی سنگین و عَلم بلندی که برداشته بود، سر و بدن و لباسش پر بود از سربند و عکس آقا و برچسب و تصویر حاج قاسم و الخ. در کل آدم با روحیه‌ای بود …

حب الحسین یجمعنا

داستان زیارت اربعین ما هر سال بعد از مجلس روضه ظهر عاشورا شروع می‌شود. یعنی در خاص‌ترین روز سال برای اشک. بماند که کل سال را منتظر آن یک روز ظهریم که روضه‌ی مخصوص بشنویم و جائی جز خانه‌ی حاج محمد پیشداد – که خدا در عشق اربابش مدام و مقیمش بدارد- محل شنیدن آن …

شفاف باشیم

با گرانی‌ای که امسال در جان مملکت افتاد و دولت به بدترین شکل ممکن افسار آن رها کرد تا قاطر چموش و سرکش و افسار گسیخته‌ی تورم، سوار را به هر سو که خواهد ببرد و بکوبد و به هر دره که خواهد بیفکند، هزینه‌های سفر اربعین ۹۷ هم تحت تاثیر قرار گرفت و مع‌الاسف …

به همین سادگی

عراقی‌ها مسلمانان ساده دلی هستند. ساده دلی و ساده فهمیِ دین، خیلی جاها گره از کار آدم می‌گشاید. اصلا اساس دینِ خدا هم بر سادگی و سهل گیری است. بین پرانتز و مثالاً عرض می‌کنم که نمونه این ادعا داستان گاو بنی اسرائیل است و اگر بنی اسرائیل همان اولِ کار که وحی رسید برای …

کوچ

ده سالی بود هر باری که کربلا قسمتم می‌شد، ایام عزای یکی از اهل بیت علیهم السلام بود و پیراهن مشکی تنم. یعنی از بهمن هشتاد و هفت که اولین بخت و نوبت حضور در خیزش اربعین را درک کردم. این سفر اما نه در ایام عزا و نه در اربعین که در ماه شعبان …