دل نامه ندانستم! توسط حسین شرفخانلو در سهشنبه, ژوئن 25, 2013 چو عاشق میشدم گفتم؛ که بردم گوهر مقصود! ندانستم که این دریا چه موج خون فشان دارد… . + نوشتهی قبلی نوشتهی بعدی نوشتههای مرتبط تلخند جماعت خدا دستهبندی نشده دل نامه عمومی نوستالوژی بیخواهری اِقرَأ كِتابَك جماعت خدا دل نامه روزمرهها سفر شهیدانه شیعهگی نوستالوژی و فرمود: «جز برای رضای خدا کاری مکن» جماعت خدا خوی دفاع دل نامه ذکر روزمرهها شهیدانه شیعهگی نوستالوژی برای عموی ملای مجاهدی که داشتم
اِقرَأ كِتابَك جماعت خدا دل نامه روزمرهها سفر شهیدانه شیعهگی نوستالوژی و فرمود: «جز برای رضای خدا کاری مکن»