بایگانی برچسب: اصفهان

جائی‌که کسی نبیندت!

از همه منافع مرزی بودن شهرمان، نصیب سازمان ما مجهول‌الهویه‌هائی است که توی کوه و کمرِ نوار مرزی حین عبور غیرمجاز پای‌شان سُر می‌خورد و با سَر می‌روند ته دره و تا برف‌ها آب شوند مهمان یخ و قندیل‌های دره‌اند و بهار که رسید و برف‌ها که آب شد، اگر چیزی ازشان مانده باشد و …

باز باران

گفته بود «فکر کن یکی از بزرگ‌ترهای فامیل، مهمان رودربایستی‌دار برایش آمده و دور و بری‌های نزدیکش هرکدام یک سمتند و کسی دم پَرش نیست  که دست کمک به‌ش برساند و فکر کرده حالا که فلانی و فلانی و فلانی نیستند، می‌تواند روی تو حساب کند. و یا چون فلانی و فلانی و فلانی نیستند، …