فاطمه بزرگ بود. سیده بود. زینت زنان جهان بود. دُر دانه بود. مادرِ مهربانترین پدرِ دنیا بود و همسر بزرگترین مردی که آفتاب به او سایه افکنده بود و دستانش حسن و حسینی را به آغوش کشیده بود که فخر جوانان بهشتاند و همهی اینها یکجا در فاطمه بود و فاطمه، گُلی بود که فقط …
پارسالِ قمری همین موقعها، ده روز دیرتر از تقویمِ شمسیِ جاری، در روزهای معتدل اردیبهشتی وقتی از شرارهی آفتابِ اردیبهشت و بادِ وزانی که توأمان آفتابسوزمان کرد و بعدِ چند روز و نصفی کارِ بیانقطاع در تپهای که از آن تاریخ به نام شهداء خوانده شد، در روزهای منتهی به فاطمیهی دومِ ۹۱، خانهای ساختیم …
او؛ با سپاهــــی از شهیــــــدان خواهد آمد!
خاصیت طبیعى شهادت، ایجاد برکت و تداوم و گشایش در حرکت به سمت تعالى و کمال است. اینکه خداوند متعال در قرآن شهید را زنده معرفى میکند و در عرف اسلامى و اصطلاح متشرعه به کشتهى راه خدا – شهید یعنى شاهد، ناظر و حاضر – این به این معناست که خون شهید ضایع نخواهد …
سالِ من، هر سال بیست و دو برگ دیرتر از تقویمِ روی میزم نو میشود. وقتی که خورشید در پس صبح روزِ بیست و دوم فروردین طلوع کند و به داغ شهادتِ تو یکسال افزونتر شود. من تو را ندیدهام. عوضش تو، همهی این سالها، – همهی این سی سال – هر روز هر شب …
دو بار خواستم و شمارهاش را نداد. خودش را زده بود ناشنیدن. انگار که داشتن تلفنش امتیازی باشد که هرکس لائق کسب آن نیست. دم رفتن ولی وقتی شنید کجا کار میکنم و یک لحظه ظنین شد شاید روزی جائی کارش لنگ سفارشی از سمت من باشد، بیآنکه آن دو بار نشنیدن را به روی …
آقای بهجت به همه این کلید را میگفتند که در مسلّمات شرع، به یقینیات خودتان عمل کنید، در غیر یقینیات توقف کنید تا برایتان روشن شود. و حدیثی را اضافه میکردند که: «مَنْ عَمِلَ بِمَا عَلِمَ وَرَّثَهُ اللَهُ عِلْمَ مَا لَمْ یعْلَمْ». هرکس به آنچه که میداند عمل کند، خدا علم چیزهائی که نمیداند را …
ریقو و مردنی. عینهو نیِ قلیانی که از دو سو کشیده باشندش. با پیراهنی رنگ به رنگ و پر از الوانِ جیغ که از تنگی کم مانده بود از قفا چاک بخورد. آمده بود پیِ پیگیری کاری که دو به شک بود بابت انجامش مبلغی خواهد سُلفید یا نه. و نگران که اگر مبلغ ارائهی …
نوروز یعنی؛ بوی خوشِ شببوهای به ردیف کاشته شده در امتداد بلوار شبهای خلوت و خنک و قدمزدنهای آرام زیر نور چراغهای زنبوری سبُکی بیبدیل پس از کندن رخت زمستان و نو جامه شدن و نو شدن سیر در لابلای بوتههائی که فقط در فروردین گل میکنند و رایحهی خوش یاس و جشنوارهی شکوفههای رنگ …
آنقدر مسألهی پیچیده پیش پایم سبز کردهاید و آنقدر کلافِ سر در گم دور و برم ریخته که مجال گشودن رمز از اسم مجعولی که بردهاید را نداشته باشم. من آدمِ حل مسائل سخت و معادلات بیشمار مجهولی نیستم و نبودم. کفِ انتظارم از شما که همهی اوضاع در مشتتان است و امور ما به …