رجعت شهیدان، “اگر” نیست! “حتم” است. شهید، شهادت را برگزید تا نهال دین سیرآب شود و روزِ نوروزی که صاحب دین برگردد، عدل خداوندی اقتضا دارد که کمک حالِ امامِ موعود، مردانی آزموده و امتحان پس داده باشند. امروز شهر ما با آنچه آنها گذاشتند و رفتند، توفیر زیادی کرده است. آن روزها، اینهمه علم …
پا به ماه بود که تمام دلتنگیاش را جمع کرد در دستهای لرزانش و قرآن را دو دستی گرفت بالای سر مردش که خم شده بود بند پوتینهایش را محکم کند و از زیر قرآن رد شود و بدو برود سر قرار. و محمدش را آخرین بار از پشت پردهی نازک اشکی دید که هر …
میگفت: شیطان به هر شیطنتی که بلد شده، شب و روز و وقت و بیوقت مترصد دزدی از اولاد بنیآدم است و میگفت: او – که لعن و نفرین خدا بر او باد – دزدیست که نه در دل سیاه شب و نه در خفاء و خلوت که در عیان و جلوت مال و متاع …
رفاقتی که میان گذاشتهای چنان پررنگ هست که هنوز بعد سی و یک سال از آن روز بهاری که رفتی و دل دوستانت بردی، هنوز و همیشه در یادشان باشی و بمانی و رفتنت را با روز و ماهش بیاد داشته باشند و مرا شرمندهی لطفی کنند که رد پای صفائی که در رفاقتت بود …
تو را باید در روشنی دید در مهتاب در شعاع گستردهی آفتاب در افق، هنگامی که روز را روشن میکند و در شفق که تیغ نور در جان تاریکی فرو میآورد و در فلق که نوید نو شدن است و در ظهر که سایهی همهگان کوتاه است و شعاع خورشید، زمین و زمان را مسخر …
تو را اول بار یکی دو سال بعد از شهادتت شناختم. روایتت را – روایتِ فتحات- قبلتر اما شناخته بودم؛ با آن موسیقی ملایمِ حماسی و هشدار آلودی که راه به راه وسط سکانسهای مستندت میفرستادی و اول و آخر برنامه میشنیدیمش. سیدمهدی اما یکی دو سال پشت بند شهادتت عکسی از تو به من …
بگذار خوش باشیم که تقارنِ بیستمِ فروردینِ امسال که در تقویم رسمیِ کشور ثبت و ضبط شده به نام فنآوری هستهای که این سالها هربار اسمش با غرور و غیرت ایرانی مترادف بود، با روز آغاز ثبتِ نام و خود اظهاریِ ملت مبنی بر ناتوانی و عجزشان از رتق و فتق امور حسبیه و مالیه …
و این تدبیر از کجای دولتِ تدبیر و امید نشأت گرفته که روز بیستم فروردین که سالهای سال، روز و نماد غرور و غیرت ایرانی بوده و یادآوری تکمیل اولین چرخهی سوخت هستهای، مصادف شود با روز آغاز ثبت نام ملت برای عجز و لابه و انابه به درگاه دولت که نیازمندیشان به تداوم یارانه …
نمیدانم چرا حضرات توقع بیخود دارند از باجگیران و زورگویان افسار از سرمستی پاره کرده. هر قلدر دیگری هم که بود در مقابل کرنشها و قدم عقب گذاشتنهای بیحد و حساب ما و برابر کوتاه آمدنهای اینروزهای ما جریتر میشد و باج بیشتری میخواست. آخر کدام عقل سلیمی باور دارد که کلهم اجمعین غنی سازی …
خیزید و خز آرید که هنگام خزان است یارانه نگیرید که دولت نگران است کفگیر ته دیگ زده دولت تدبیر بادِ بدی از جانب صندوق وزان است دخل همه را کرده طرف خرج عطینا این کار زموجودی صندوق عیان است فیکس است حقوق من و تو در همه سال نرخ همه اجناس ولی در نوسان …