دفاع

مهم نیست البته!

روزگاری معلمم بود … آمده بود مثلا بپرسد که کتاب فلان را دارم و می تواند امانت بگیردش یانه. دست دست می کرد برای گفتن آن نمی دانم چه. وقت خداحافظی، انگار تازه یادش آمده باشد … گفت:راستی ،می دانی که بخشنامه کرده بودند به مدارس که برای هفته ی دفاع مقدس ایثارگری چیزی بیاورند …

دفاعیه

….سالها بودماه ««مهر»» با درس دنیا حلول می کردو کتاب قطور دلداگی ،کنار ذوالفقار علی،کنار قران خاک گرفته پدر بزرگ،فقط تارنمائی بود از قصه های روزهای دور … کم کم داشت باورمان می شد که کمیل و ابوذر و مقداد و حر و آن غلام سیه چرده حسین -علیه السلام- و میثم خرما فروش و …

آمده بودند برای ثبت در تاریخ

بعد هرگز، آمده بودند برای ظبط مصاحبه. اولش برادر … که روزگاری نیروی بابا بود و امروز شده فرمانده سپاه خاطره گفت. با کلی دنگ و غنگ تنظیم فوکوس دوربین و نور پردازی … نوبت رسید به من.فهمید که هیچگاه تصویر سه بعدی و لمسی از پدرم نداشته ام. داشت توصیه می کرد به استعاره …

برای شهردار سردار شهید ؛ آقامهدی باکری

تو ، تبلور غیرت آذربایجانیها بودی و امیر دلهیشان. برای عاشورائیان چه سخت بود که اینان در اینسوی دجله  باشند و تو را در آنسوی دجله ، آب با خود به انتها ببرد… به وصالی که هرگز نشان زمینی آن را به ما ننمودی … امروز که سالهاست نشان زمینی ات را گم کرده به یادت …

خداحافظ سردار …

یادم نمی آید تشییعی به عظمت مشایعین تو دیده باشم.چشمهای زمینی من البته برای دیدن ملائکه ای که تو رو روی بالهاشون به عرش می بردند نابینا بود. مادرم می گفت: می داند که خانواده ات چه حالی اند امشب! تشییع جنازه تو انگاره شهادت دیگرباره ی علی بود برای منو  خیلی دیگر از یادگاران سپاه سال۱۳۵۷ . راستی ؛ …

سردارحنیف! سلام منو به بابام برسونی ها

خیلی ساله که عادت به ماندن کرده ایم.اما خبرش خیلی ساده بود.ساده تر از آنچکه بتوان در قاب باور دنیائی ام بگنجانمش.««سردار حنیف ، دیشب در درگیری با پ.ک.ک شهید شده!»» نمیشد باور کرد.گذاشتمش به حساب شایعه… می خاستم نماز عصر رو تکبیر بگم که گوشی همراهم دوباره زنگ خورد… خبر موثقه! … بهم می …

بهترین جایزه برای جانی

  یکی دو روزه هر وقت تو اینترنت یا تلویزیون چشمم به خون آشام بغداد می افته حس بدی بهم دست میده.حس بدی که جنسش از مال قبلی ها نبوده.یه جور بغض فرو خورده که نمی دونم چه جوری منتقلش کنم – من همیشه برای انتقال مکنونات قلبی ام مشکل اساسی داشته ام – وقتی فقط …

ایثار- ببخشید:رستگاری – در ۸:۳۰

اینکه مزار شهدا بشه گورستان و شهرداری فخیمه در جهت رتق و فتق امورات داخله ی ««گورستان»» سازمان درست کند چیز غریبی نیست، سالهاست که با ایثار و شهادت و کلا این نوع مسایل ، برخورد مهرورزانه صورت می گیرد.اما چیزی که باعث شد اسلحه – ببخشید؛ دوربین – بکشیم و در روزی که زوم …

آکواریوم

ملی شدن صنعت نفت، فقط روزبیست ونهم اسفند مهم و تاریخی و بزرگ می شود و کتاب و کتابخوانی فقط در هفته ی کتاب و ایام برگزاری نمایشگاه است که تبدیل به یک باید مهم می شود… هفته ای که گذشت ، هفته ی بسیج، ایام صدور فرمان نورانی امام برای تشکیل ارتش آخرالزمانی بیست …