بایگانی برچسب: بازار

جمع مستان می‌روند!

روزهای آخر مکه است و باید کم‌کم جمع کنیم که برویم و مگر می‌شود و مگر دل می‌شود کَند و مگر باورت می‌شود هم‌جواری با چشم سیاه زمین و زمزم دارد به این زودی تمام می‌شود و یارِ نادیده سیر را باز باید بگذاری و در بی‌چارگی تمام بروی و باید این چند روزِ باقی …

اراک نامه

در یکی از گرم‌ترین اوقاتِ ممکنِ سال، به بهانه‌ی جلسه‌ای مصوب که بناست به طور دوره‌ای در اقصا نقاط کشور برپا شود، سر از اراک در آوردیم. شهری که قبل‌تر، بارها و بارها از کمربندیِ کناریش عبور کرده‌ بودم، بی‌آنکه رغبتی به دیدنِ داخلش داشته باشم. به عادت مألوف، دیدار از شهر را از مزار …