قلی

در جلساتی که قبل سفر برگزار می‌شود و بیش‌تر آن به توصیه‌های مکرری می‌گذرد که برای مثل منی که حوصله‌ی شنیدن چندباره‌ی یک حرف را ندارم ملال آور است، در هر نوبت از جلسات تأکیید می‌شود که اگر کسی داروی خاصی مصرف می‌کند و رژیم مخصوصی دارد، داروها هم‌راهش باشند. هم‌چنین با سابقه‌ای که رژیم …

نیت

مادر ساده‌دل شهید که دعا به جان ما گویان که آورده‌ایمش خرید و برای دختر و عروس و نوه‌هایش گردن‌بند مروارید خریده‌ایم و کلی تخفیفات اخذ کرده‌ایم و خُلق‌مان تنگ نشده از پا به پائی با او که آرام آرام راه می‌رود و هی می‌نشیند تا نفس تازه کند، از طلا فروشی آمد بیرون و …

املتِ مکّی

از روزی که با بچه‌های رستوران طرح دوستی ریخته‌ایم نقشه‌ی شوم دست‌برد به انبار و کش رفتن اسبابِ ساختن یک دست! املت مَشت، همه‌ی همّ و غمّ‌مان شده‌بود. گوجه‌های تر و تازه و پیاز و خیار در انبار سرد و مهم‌تر از آن‌ها، تخم‌مرغ‌های بسته‌بندی شده‌ در انبار نگه‌داری مواد خشک، هر بار که برای …

فیلترینگ

فیلترینگ در عربستان سفت و سخت‌تر از آن چیزی است که در ایران شاهد آنیم. اصولا کافی نت‌های این‌جا اسم پدیده‌ای به نام پروکسی یا ساکس را نشنیده‌اند و دولت هر صفحه‌ای را که مطابق سیاست‌هایش نباشد را به راحتی می‌تواند فیلتر کند و کسی را از این فیلترینگ سفت و سخت گریزی نیست. به …

مردان آنجِلُس

رفیق زبان‌دان ما که قبلا + معرف حضور شده، در حرکتی جدید وقتی در علافی یکی دوهفته‌ای بعد ادای مناسک از نشستن در هتل و بی‌برنامه‌گی کلافه شده، عزم کشف معابر و شوارع مکه به سرش زده. از دی‌روز هم غیبش زده بود و آیند و روندش محل شک و تأمل و تردید بود. ام‌روز …

یک روز به شیدائی…

باران در مکه‌ی بی‌باران در دل سیاه شب وقتی همه خوابند… وقتی سیل می‌شود وقتی دلت تنگ غروب پائیزی جمعه‌ایست که آمد و یار نیاورد وقتی می‌دوی تا بند نیامده بایستی زیرش و همه‌ی دعاهای خیر عالم را زیر قطراتش مزه‌مزه کنی وقتی خیس از باران و آب کشیده‌ای وقتی مکه‌ی بی آب و علف …

روزنامه

دی‌روز که برای خرید کارت شارژ سعودی در به در دنبال نماینده‌ی فروش شرکت STC می‌گشتیم خوردیم به بساط روزنامه‌فروشی. روزنامه، آن‌هم در عربستان متاع ذی جودی است و نصیب هر کس نمی‌شود. نظام غیر حزبی و بدون انتخابات و مجلس سعودی‌ها نیازی به مطبوعات ندارد و برای همین طی این یک ماهی که میهمان …

ترکان عثمانی

زائران ترک با نشان‌های سرخ روی کیف و گردن آویز و اتوبوس‌هایشان است را می‌توان شاخص‌ترین حاجیان ام‌سال نامید. حجاج کشور پرجمعیت ترکیه به مدد رابطه‌ی خوبی که دولت اردوغان با سعودی‌ها دارد و سهمیه‌ی پر و پیمانی که می‌گیرد و عدم محدودیتی که برای تجمعات و سخن‌رانی‌ها در داخل حرم نبوی و مسجدالحرام دارند …

بیا! ای تک سوار جاده‌ی نور…

مکه باشی جمعه باشد شبش تا حوالی سحر حرم باشی منتظر نباشی؟ منتظر معجزه‌ی دیر کرده نمانی؟ اصلن مگر می‌شود باشی و چشم خواب‌آلوده‌ات هی نچرخد حوالی مستجار و حجرالاسود و هی نگردی دنبال چهره‌ی دل‌ربا و هی گوشت منتظر نسیم طرب‌ناک آن یار سفر برده‌ی آشنای دور نباشد و هی دل ناگران نباشی که …

سی سالگی

در آغازین روز از دهه‌ی چهارم و بعد سی سال که بیش‌ترش به غفلت گذشته و کودکی و کج فهمی و خماریِ نوجوانی و جوانی، وقتی حوله‌ی شسته و تا شده‌ی احرام تمتع را برای احرام عمره‌ی مفرده‌ای که زرق شب جمعه‌مان بود می‌گشودم، یادم نبود از خدا بخواهم که این سی سال دوم را …