گفتید؛ ” آن کدام عاقلیست که قبل محکم کاری پی و اساس بنائی که میخواهد بسازد، برود سراغ نما کاری و تزئین ساختمان؟” گفتید؛ ” این چه حسنهایست که مستحبش دلچسبتر و دلخواهتر از واجبش است، آن سان که وقت ادای واجب فکرت سراغ انجام مستحب پی ِ آن است؟ ” گفتید؛ ” شیطان! حتی …
دوربین دیجیتالم را تازه خریدهبودم و قلقش هنوز دستم نیامدهبود. گرفتمش جلوی چشمم که فوکوسش را امتحان کنم و درست در همان لحظه هواپیمای دوم به برج جنوبی خورد، تودهی عظیم آتش در آسمان پدیدار شد و من از روی غریزه، دکمهی شاتر را فشار دادم. بعد دوربین را پائین آوردم و عکسها را عقب …
این کارهایی که از روی ایمان انجام می شود، مثل خشتهای اولیه محکمی است که بنا را نگه میدارد. ممکن است این سنگهای زیرین دیده هم نشود، ولی اثر استحکامش هست. ذره ذره کارها و مقاومتهای شما در آن لحظات سخت مثل قطره خونی در کالبد جمهوری اسلامی بوده و آن را زنده نگه داشته …
نه به انتظار |یار|ی نه ز “یار” انتظاری…
و اما در عرصهی فرهنگ، بنده به معنای واقعی کلمه احساس نگرانی میکنم و حقیقتا دغدغه دارم. این دغدغه از آن دغدغههائی است که آدمی به خاطر آن، گاهی ممکن است نصفِ شب هم از خواب بیدار شود و به درگاه پروردگار تضرع کند. – – – – دغدغههای فرهنگی. شرح مُزجی دیدگاههای فرهنگی رهبر …
مرد موعود من! میدانم وقتی بیائی دنیا و ما فیها از هیبت قدمهایت زیر و زبر میشوند و میدانم اسباب در عالم، دچار تدریجند و کار دنیا به مقدمه و مرور به انجام و سرانجام میرسد… غرض، اگر این زلزلههای چند روز و ماه اخیر (+ +) که کمکم شمارشان از شماره خارج میشود، مقدمهی …
موسیقی به هر ترتیب، از عوامل اساسی تبلیغات غرب است. دلیل اینکه از موسیقی به این شکل استفاده میکنند، این است که موسیقی برای تأثیرگذاری بر بشر، مانع عقل را در مقابل خود ندارد. موسیقی فقط به وسیله اعصاب دریافت میشود. یعنی احساسی که در موسیقی موجود است، فقط از راه اعصاب سمپاتیک و پارارسمپاتیک …
در بین حروف الفبای فارسی حرفهائی هست که ادایشان شیرین است و شنیدن آن از لب و دهن کسی که دوستش داری شیرینتر… |چ| را طوری سلیس و دقیق و شیرین ادا میکرد که روزگاری دوست داشتم همهی کلمات زبان فارسی اول و وسط و آخرشان |چ| داشتهباشند و او با ظرافتی که چاشنی کلماتش …
بسم رب الشهداء و الصدیقین. والذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا + گفتهاند از تو بگویم. از تو! از تو که به وسعت دریائی و من باید با از توگفتن، بحری را در کوزه کنم و این ناشدنیترین کار عالم و شیرینترین رویای من است… بگذار اول از یادت بگویم. یادت هست آن روزی که جنگ …
یقین دارم؛ ثواب و برکت بوسه بر دست و بازوی شیرمردی سبزپوش در قوارهی |علی آقای فضلی| کم از دیدار و مصاحبت با شهیدان ندارد. و دیروز، وقتی دست مردانهاش دستانم را به گرمی فشرد، شوری در جانم افکند که حس شیرین شهود شهادت تا عمق جانم دوید… خدا نگهت دارد برای ما سردار!