و کاش همه شب تا سحر و تا خودِ خودِ مطلع فجر لیلهی قدر بود و تو بودی و دوستانت و ما غرق در بحر بیحد عنایتش مشغول به صید مروارید ذکر علی و اولادش تا خودِ خودِ سپیده دمان… یعنی مباد شبی بی تو بگذرد عمرم و یعنی وصال آئینهای جز تو ندارد و …
وقتی به کرمِ بیمثال خداوندی فکر میکنم وقتی فکر میکنم که ذرهای مثل مرا در وقتی که هیچ رد و اثری از من نبود، آفرید وقتی که به شمارِ بیشمارهی نعمتهائی فکر میکنم که عقلم به خواستنشان نمیرسید و نمیرسد و نخواسته آنها را داد و اگر نمیداد من امروز نبودم وقتی به تپش بیوقفهی …
“یا غیر لا فتا صفتی در خورش نبود یا جبرئیل واژهی بهتر نداشتهست… .”
احیاء، آغاز یک راه است. و خوش به حال آنکه آغاز راه را قدر بداند… . الاهی به حق عدلِ به دو نیم پاره شدهات، رزق ما را روزافزون کن و کار را بر ما سخت مگیر. به خوشه خوشهی دعای خیر دوستان دل بستهام و تا مطلع الفجر، الغوث میخوانم که یار ما را …
پرسید: حالا با این ید بیضاء و اینهمه ادعا که تریلی نمیکِشدش چقدر کتاب خواندهای که ولت کنند خدا را بنده نمیشوی؟ و پسرک با شوق و غرور در آمده بود که؛ بیست سی هزار تا! و انتظار داشت پیرمرد تحسینش کند که در این وانفسایِ کتاب نخوانی و فقر فرهنگی، یکی پیدا شده که …
عطرش اتاق را پر از بوی پاسدارهای دههی شصت کرده بود. تو انگار کن پرتاب شدهای در روزهای جنگ، میان جوانهائی که محجوب بودند و سر به زیر و دائم الذکر که پیراهنِ سفیدِ بلند میپوشیدند و نگاهشان مدام به زمین بود و دلشان مستقیم متصل به آسمان. گفت که از پنجاه و هشتیهای سپاه …
گناه زیاد غفلت میآورد و تمرکز میبرد. طوری که حسرت دو رکعتِ با حواسِ جمع به دلت میماسد… . کریما! تو را به حق درهای گشودهات در این ماه کرم غفلت از روحمان بزدای و حول محور شمع وجودت متمرکزمان کن. بعونک یا لطیف و یا خبیر و یا خیر المسئولین و یا خیر المُعطین… …
یک از سهی ماه میهمانی گذشت و غفلت همچنان با ماست. غفلتی که ما را گرفته، حسرتِ درکِ حضور را که سهل است، داغِ خواندن یک نمازِ صبحِ با حواس جمع را به دل خیلیهامان گذاشته… و دلهامان را چنان کرده که یکهو وسط حمد و سوره میبینی رفتهای تا ناکجاترین آبادی و برگشتهای، بیآنکه …
کلام آقا را نه امروز و نه اینجا که اشاره به حمایت تمام و تام از دولت داشتهاند را که همیشه و همه جا به جان و دل میخریم. لکن منتظریم دولتیها هم تذکرات آقا را که خیر و صلاح و نجات دولت جز در آنها و به عمل کردن به آنها متصور نیست را …
از این رمضانهای داغ که در خنکای نسیمِ مطبوع کولرهای گازی سهل و ممتنع شده، آبی برای تحمل سختی که از مهمات روزه است گرم نمیشود. نمیدانم اگر بنا بود جهادی مثل آنچه امسال برای شیعیان عراق در مقابله با فواحشِ داعش پیش آمده برای ما رخ میداد، از فیض جهاد میگذشتیم یا از خیر …