دائمن یک‌سان نباشد حالِ دوران…

دلم برای روزهای گرمِ بهار هشتاد و چهار که دل یک‌دله کردیم و مردی از جنسِ مردم را سر دست گرفتیم و تا پاستور بدرقه‌اش کردیم تنگ شده. دلم برای روزهائی که او هنوز از جنس مردم بود و برای روزهائی که کارستانش کار برای مردم بود تنگ شده. دلم تنگ شده برای آن زیر …

+۳۰

۳۰ را که رد کنی، ظرفِ نصیحت‌دانت پُر می‌شود. طوری‌که پیش پا افتاده‌ترین نصایح دوستانه و مشفقانه را برنتابی و حالِ هجومی و گارد دفاعت را بسته‌تر خوش داشته باشی. ۳۰ را که رد کنی، خاصه اگر چند ورق کتاب هم خوانده باشی، از دماغِ فیل افتاده‌ترین فردی می‌شوی که خورشید به او سایه افکنده …

به شهید ماننده!

“شقایق را وحشی می‌خوانند، چرا که آزاده است و رنگی از تعلق ندارد. در دشت‌های دور، لابه‌لای سنگ‌ها می‌روید و به آب باران قناعت می‌کند تا هم‌واره تشنه باشد و بسوزد. داغ دلش و گل‌برگ‌های به خون آغشته‌اش… راستی که او را به شهید ماننده می‌کنند و عجبا از این تمثیل که چه به‌جاست!” – …

عرصه‌ی سی‌مُرغ جولان‌گهِ توست؟

“از بهشتی پرسید؛ روحانی هم می‌تونه تو شورای شهر بره؟ گفت: روحانی همه جا می‌تونه بره به شرط اینکه علم اون‌جا بودن رو داشته باشد نه اینکه تکیه‌اش به علوم حوزوی باشه. گفت: صرفِ روحانی بودن به فرد صلاحیتِ ورود به هر کاری رو نمی‌ده!” – – – – می‌گویم: صِرفِ آدمِ خوب بودن و …

کِی و کجا وعده‌ی دیدار ما؟

کِی کسی فکرش را می‌کرد یاد تو تصویرِ روی زیبای تو و نام پر از ابهتی که داری برود تا آن‌سوی فاصله‌ها و بنشید روی طاقچه‌ی خانواده‌ای در ترکمن‌صحرا و ذکر رحمت و صلواتِ هر روزشان بیامیزد با اسم نیکوئی که داری! فهماندی و دانستم؛ نام بلند تو و سرّی که در شهادت است، مرز …

فاطمی شویم!

مگر نمى‌گوییم که «حتّى تورّم قدماها» این‌قدر در محراب عبادت خدا ایستاد! ما هم باید در محراب عبادت بایستیم. ما هم باید ذکر خدا بگوییم. ما هم باید محبت الهى را در دل‌مان روزبه‌روز زیاد کنیم. مگر نمى‌گوییم که با حال ناتوانى به مسجد رفت، تا حقى را احقاق کند؟ ما هم باید در همه‌ى …

و السِّرِ المستودع فیها…

فاطمیه‌ی امسال که گذشت، اما خدا بخواهد تا نوبت دیگر که باز مشکی پوش‌ات شویم، پسرت آمده و قبرت را عیان کرده و طومار ظلم برچیده و نقاب مظلومیت و هجران از روی تابناکت کنار زده. دعا دعا می‌کنم که زودتر از هر زودِ دیگری، راستین مردی که با تیغ کج آمدنی است بیاید و …