در فقرهی معرکهی دیروز مجلس که کلهم اجمعینِ وقتِ عصارهگانِ! ملت و حضرات دولت را گرفت و شد آنچه نباید میشد، معروض است که حضرتِ آقا چند وقت قبل هشدار فرموده بودند که هرکس از امروز تا روز انتخابات در طبل تفرقه بکوبد، خائن است و من نمیدانم با این بلای همهگیر جنگ اقتصادی و …
قاهر ۳۱۳ بر فراز آسمان و جماران در اقیانوسهای آزاد کلکسیون پهپادهای سید علی هم کمکم دارد تکمیل میشود سجیل و شهاب و زلزال در پوست خود نمیگنجند پسر عموهای پیشگام و داروین تمام گزینههایشان روی میز است اما بوی نم از زیر میز برخاسته فجر ۵ و ایوب فوق تخصص شدهاند در محو غدههای …
کاش کسی کجمان کند سوی کویر. این روزها عجیب بوی تنهائی دارند و سکوت و فکر. از کج و ناراستی این روزگار پیچاپیچ، راه راست گم شده و راه ما و کجروان قاطیِ هم. من دلم تنگ آن شبهای سرد کویریست که در بیانتهای بیابان تو مانده بودی و من… من ماهیام، نهنگم و عمّانم …
داشت از تعجب شاخ میروئید روی سرش وقتی شنید در آن سفر دور و دراز که شرق و غرب ایران را زیر پا گذاشتم و حسرتی از حیث سفر و مسافرت به دلم نماند، تنها چیزی که همراهم نبرده بودم دوربینم بود! هیچ رقم حاضر نبود مثل منی را در سفر، بی دوربینم تصور کند …
به آنچه امید نداری، امیدوارتر باش از آنچه به آن امیدواری. که برادرم موسی بن عمران – که درود خدا بر او باد – برای آوردن آتش بیرون رفت و خدا با او به پیامبری سخن گفت… – – – پیامبر اعظم. صلیاللهعلیهوآله. کنزالاعمال. حدیث۵۹۰۴
و فرمود: هر از گاهی، به دور از همهی تصنعات و ژستها و لایههای تو در تو و خود ساختهای که اسمش را گذاشتهایم شخصیت و به هیچ وجهِ من الوجوه رضا به نبودنشان نمیدهیم، خلوتی کن و بیاندیش که چرا اینجائی؟ و اصلن سر جایت هستی؟ و اگر نیستی، چرا!؟ این بهتر از هزار …
دیدنِ رویِ تو را دیدهی جان بین باید! وین کجا مرحلهی چشمِ جهان بینِ من است؟ حافظ
شهیدمان وصیت کرده بود: اگر من نبودم و راه کربلا باز شد عکسم را به عنوان زائر امام حسین ببرید زیر پای آقا بگذراید و زیرش بنویسید: فلانی به عشق زیارت تو شهید شد یا حسین! – – – یعنی دقیقا همینجا که پیرِ مرد صورتش را گذاشته… = = = = پینوشت: تصویر فوق، …
هربار که تلهویزیون تصویر حضور آقا در مزار شهدای هفتم تیر و من بعد آن قدم زدنش را در جوار شهدای بهشت زهرا نشان میدهد، هر بار که گذر آقا میافتد سمت مزار چمران، هر بار که آقا عبا به دور خود پیچیده و عصا به دست از کنار قبر همرزم شهیدش + میگذرد، هر …
صدایت خشِ جانداری داشت با سوزی که تهش لو میداد اهل دردی. خودت به روی مبارکت نیاوردی و نمیآوری که اهل حرف و عمل و اشاره و فهمی. من هم که روی رو در رو شدن با مثل توئی را نداشتم و ندارم و نخواهم داشت؛ ولیک بدان به قاعدهی آن انگشتر فیروزهی خوش رنگی …