روزهی هجر تو از پای بیانداخت مرا کِی شود با نمکِ وصلِ تو افطار کنیم…
وقتی گفتی “کتاب انقلاب ما قرآن است” و گفتی “مشکل بزرگ جوامع اسلامی، دوری از قرآن است” و همین چند روز قبل در مشهد و در دیدار اهالی قرآن فرمودی “ما افتخار میکنیم که در این دنیاى مادى، پرچم حاکمیت قرآن و اسلام را اول ما بلند کردیم” و همانجا و قبلتر بارها گوشزدمان کردهای …
موضوع بهسازی و مرمت ابنیهی تاریخی و فرهنگی، نیازی نیست که کسی در انجامش شبهه داشته باشد. اما آن چیزیکه در این بین موضوع را حساسیت برانگیز میکند نحوهی پرداختن به مرمت و بازسازی بنائیست که بار ارزشی و معنائی و نوستالوژیک دارد. ساماندهی گلزار مطهر شهداء برنامهایست که از چند سال پیش آغاز شد …
طعم ترش آلبالو وقتی بگذاری خوب دم بکشد مینشیند در جان چائی که عصر دم میکنی. و یادت میافتد “آنـــا” که رفت خیلی طعمها را با خود برد و اینهمه سال بی او کسی نبوده چای آلبالو بدهد دستت که بگوئی: ممنون! من چیز ترش دوست ندارم! خدایت بیامرزد “آنــا” قدر داشتن تو در فراق …
آقای گاورمنت که از مرکز قدم رنجه کردهبود برای استماع نظرات اولیای مقابر شهداء استدلال میفرمود که: بیائید راضی شوید به استفاده از سنگ گرانیت در مزار که امتحان پس دادهاست و مقاوم است و نمیشکند و تا پنجاه سال گارانتی دارد و معلوم نیست فردا روز کسی باشد که حاضر شود خرج مزار شهداء …
سالهای پنجاه و پنج و پنجاه و شش، مسجد حاجبابا مرکز بچه مسلمان های انقلابی شهر بود. مرحوم حاج شیخ جابر فاضلی روحانی مسجد و سرآمد علمای شهر، روی حساب محبوبیتی که بین مردم داشت و حکومت نمی توانست زیاد به پر و پایش بپیچد، بچه مسلمان ها را گرفته بود زیر پر و بالش …
آقا! برای دیدن شما وقتِ ما پـُر است سرهای “صبح جمعه”ی ما، گرم ِ خـُرخـُر است…
در تهاجم فرهنگى به شما نمىگویند انتخاب کن، بلکه شما را مىخوابانند، دست و پایتان را مىگیرند و مادّهاى را که نمىدانید چیست و نمىدانید براى شما مفید است یا نه، با آمپول به شما تزریق مىکنند. البته دنیاى غرب نگذاشت ما حس کنیم که دست و پایمان را گرفتهاند و به ما تزریق مىکنند؛ …
روزهای منتهی به انتهای تیر با رگبار و تندباد و باران پراکنده لابد پیام خیری دارد و فال خوشی خواهدگشود… اما آن سالها که من مبتلای هجرانشانم تیرماه داشت ولی رگبار و باد و باران نداشت.. شما که بهتر میدانی!