ماهت تمام شد. ماه پر معجزهات تمام شد. گیریم نه امروز که یک روز دیرتر و بر خلاف باقی سالها، سی روزه. -برای کسی که بیست و نه روز میهمانت بوده و قــَدرت ندانسته، چه سود و زیان که یک روز کمتر و بیشتر میهمانت شود؟- دلم برایت برای مهربانی گستردهات برای ابواب گشودهی بهشت …
محضر آیتالله بهاءالدّینی بودیم. موقع استراحت ایشان بود امّا یکی از آقایان – که روحانی بود – اصرار داشت که میخواهم ایشان را ببینم و کسب تکلیف کنم. ایشان فرمودند: بیا، آمدند. فرمودند: حرفتان را بگویید. آن شخص گفت: جلوی این دو نفر بگویم؟ آقا فرمودند: بله، جلوی همینها بیان کنید. گفت: میخواهم برای مجلس، …
“به مِی فروش بگو؛ سی شب است منتظرم بیا که گوشهی ابروی ماه را دیدم…!” سعید بیابانکی
الهی در این روزهای پایانی چنان که توانی و دانی برای ما بندهگان عاصی بچین از خرمنِ خوشههای خوشنودی و رهایمان کن از بند ظلماتِ نفسانی آنسان که رهاندی یوسفِ کنعانی از غل و زنجیرِ زندان و تهمتِ واهی…
الهی به لطف رمضانی که فرو فرستادی حالِ ما خوب است. حال همهی ما خوب است! اصلن، رمضان یاد آوری مناسبیست برای مردمان زمین خورده و زمینی که یادشان بیفتد خوب هم میشود بود و خوب هم میشود نفس کشید. الغرض، به لطف نسیم انسی که رمضانت در جانمان وزانده و حالمان را خوب کرده، …
در اینکه دیدار با خانوادهی شهداء وظیفه است و بیشتر اوقات از آن غفلت میشود، بحثی نیست. در اینکه دیدار با بازماندهگان یک شهید، میتواند قوتِ قلبِ داغداری باشد که زخمِ عمیقِ شهید از دست داده را تسلی باشد هم حرفی نیست. اما، بعد اینهمه سال و اینهمه دیدار، هنوز وقتِ آن نرسیده که یاد …
دلِ ما پشتِ سرت کاسهی آبی شد و ریخت کِی شود پیش قدمهای تو اسپند شویم؟
فردا همپای همهی دشمنان قسم خوردهی یهود پا بر خرخرهی قومی عنود خواهم گذاشت تا کابوس “نیل تا فرات”شان را باز پریشان کنم و فریاد بزنم؛ “فلسطین، فلسطینِ از نهر تا بحر است و آزاد خواهد شد و به آغوش اسلام برخواهد گشت! در این هیچ تردید نیست… .” + فردا روی آسفالت داغ خیابان …
مشتاقِ دیدار روزیام که پرچم سرخ و سفید و سبزِ منقوش به تصویرِ “الله” با بیست و دو “اللهُاکبر” در دو حاشیهاش، جایِ بیرقِ کفارِ یهودی و ستارهی داود و دو خطِ ممتدِ موازیِ “از نیل تا فراتِ” صهاینه به اهتزار درآید و سرزمین مقدسِ موعود، به دستِ بندهگانِ خدا از چنگال گرگهای خبیثِ یهودی …
الهی! به حقِ این شب عزیز و این قدرِ متعالی که رزق بندهگانت را در قالب آن مقدر میکنی؛ روغنِ ریخته از عمر به غفلت رفتهی ما را نذرِ روشنائیای کن که قرار است به نورش دنیا نورانی شود. الهی! اینکه این تن و این دل و این جان کم از آن است که صدقهی …